به شرط آفتاب  ( ص25 ) شماره‌ی 7175

موضوعات

سيره امام رضا (عليه السلام) > سيره علمی و فرهنگی امام > سيره علمی > سخن گفتن با زبان های مختلف

خلاصه

گنجشک خودش را انداخت روی عبای امام جیغ میزد و نوکش را تندتند به هم میزد. امام رو کردند به من عجله کن این چوب را بگیر برو زیر سقف ایوان مار را بکش .»

متن

گنجشک خودش را انداخت روی عبای امام جیغ میزد و نوکش را تندتند به هم میزد.

امام رو کردند به من عجله کن این چوب را بگیر برو زیر سقف ایوان مار را بکش .»

چوب را برداشتم و دویدم جوجه های گنجشک مانده بودند توی لانه و مار داشت حمله میکرد بهشان مار را کشتم و برگشتم با خودم میگفتم امام و حجت خدا باید هم با زبان همه موجودات آشنا باشد. (بحار ألانــــوار ط بیــــروت، ج49 ص145، ح23 / عیون أخبار الرضــــا علیه السلام، ج2، ص147، ح19)

مخاطب

نوجوان ، جوان ، میانسال

قالب

سخنرانی ، کتاب داستان كوتاه ، کتاب معارفی