۱۵ - شهادت حضرت رضا علیه السلام :
مدتی که از واگذاری ولایتعهدی به حضرت رضا علیه السلام گذشت بنی عباس که خود را در امر خلافت مقدم بر بنی فاطمه میشمردند و خلافت نیز در خاندان آنها استقرار یافته بود با این عمل مأمون بنای مخالفت و ضدیت گذاشتند .
رفته رفته دامنه مخالف آنها به صورت هیجان و قیام بر علیه دستگاه خلافت درآمد و در عراق عرب و بغداد انقلاباتی به ظهور پیوست .
چون مأمون اوضاع و احوال را بدین منوال دید در صدد برآمد که به هر نحوی شده از بروز فتنه جلوگیری کند و از وخامت اوضاع بکاهد .
راهی که برای انجام این مقصود در نظر گرفت و در روایات شیعه مسلم است از بین بردن حضرت رضا علیه السلام بود. روی این زمینه از طرف مأمون نقشه ای برای کشتن حضرت رضا علیه السلام چیده شد و آنچه از اکثر احادیث و نوشته های مورخین به دست می آید آن است که آن بزرگوار روز جمعه آخر ماه صفر ۲۰۳ هجری به وسیله آب انگور یا آب انار مسموم و در طوس به شهادت رسید .
اما جرجی زیدان گوید :
مأمون در سال ۲۰۲ هجری عازم بغداد شد و بعد از ورودش به بغداد در آنجا اشتهار یافت که حضرت رضا علیه السلام در طوس به وسیله انگور سمی وفات کرده است .
اگر چه مردم این کار را به مأمون نسبت داده اند ولی در واقع این عمل را سلیمان مجوسی انجام داد . بعضی مورخین نوشته اند حضرت رضا علیه السلام را در اثر زیادی خوردن انگور وفات نمود لیکن جای تعجب است چه قابل تصور نیست شخصیت به آن بزرگی و کسی که مقام امامت را دارا است یک چنین عملی از او صادر شود وانگهی تا کنون شنیده نشده که کسی از راه افراط در خوردن انگور به هلاکت رسیده باشد .
خضر می می نویسد :
وقتی مأمون از بغداد مراجعت نمود و به طوس وارد شد حادثه شهادت حضرت رضا علیه السلام رخ داد. و او را متهم نمودند که حضرت را مسموم ساخته است . و می افزایند که دلیلی برای اثبات این موضوع در دست نیست .
در عین حال بعید به نظر نمی رسد که اطرافیان مأمون یک چنین کاری را انجام داده باشند تا شورش و انقلاب بنی عباس را بخوابانند زیرا آنان مدعی بودند این کار مأمون در موضوع واگذاری ولایتعهدی به حضرت رضا علیه السلام به نفع عباسیان نمیباشد و عنقریب خلافت از سلسله بنی عباس به خاندان بنی هاشم انتقال خواهد یافت .
اباصلت خبر می دهد :
روزی حضرت رضا علیه السلام در محراب عبادت نشسته بود که غلام مأمون آمده آن حضرت را از طرف مأمون خواسته حضرت برخاست و روانه مجلس مأمون شد و من به دنبال آن بزرگوار رفتم تا اینکه به مجلس مأمون وارد شدیم. همینکه حضرت را دید از جای خود بلند شد و دست مبارک آن سرور را گرفته پهلوی خود نشانید.
آنگاه از میان ظروف میوه و انگوری که در برابر وی قرار داشت خوشه انگوری برداشته تقدیم حضرت نمود و عرض کرد من از این انگور خوب تر ندیده ام شما از این میل نمایید حضرت رضا علیه السلام ممانعت فرمود اما بر اثر اصرار زیاد مأمون آن خوشه انگور را گرفته چند حبه انگور خورد و باقی را از دست خود بیانداخت و برخاست و مجلس را ترک کرد.
مأمون عرض نمود به کجا میروید؟ فرمود به همان جایی که مرا فرستادی .
اباصلت گوید : « دو مرتبه به دنبال حضرت رضا علیه السلام آمده تا وارد منزل شدیم و حضرت به رختخواب رفت و دستور داد که در منزل بسته باشد. من در خانه را بستم و با حالتی اندوهناک در حیات خانه ایستاده بودم. ناگهان قیافه جوانی نظرم را جلب کرد جلو او رفتم پرسیدم از کجا وارد خانه شدی و حال آنکه کلیه درها بسته است ؟
فرمود همان کسی که مرا در اندک مدتی از مدینه بدینجا رسانید مرا داخل این خانه نمود سپس فرمود منم حجت خدا بر تو و منم محمد بن علی .
این را فرمود و به سمت اتاق حضرت رضا علیه السلام روانه گردید . وقتی که حضرت فرزند عزیز خود را دید دست به گردن او انداخته وی را به سینه خود چسبانید و به او چیزهایی فرمود .
در همین موقع بود که حال حضرت رضا علیه السلام منقلب شد و روح پاک آن بزرگوار به عالم غیب پرواز کرد.
مطالب ادامه دارد تا اینکه گوید: وقتی مأمون از این واقعه آگاه گشت به اتفاق غلامان خود با حالت غم و گریه وارد شد و بالای سر حضرت رضا علیه السلام نشست .
بعد از مدتی امر به تجهیز جنازه داد و مقرر داشت که بدن آن حضرت در مجاورت قبر پدرش هارون الرشید به خاک سپرده شود.
در این موقع جنازه حضرت را حرکت دادند و پس از انجام مقدمات بر طبق دستور مأمون به خاک سپردند . ولی به قراری که از اخبار و روایات مستفاد میشود حضرت رضا علیه السلام را بعد از شهادت بنا بر وصیت خود آن حضرت در مکان فعلی دفن نمودند .
علت آنکه وقایع نگاران و نویسندگان عصر مأمون وقایع و اتفاقات از جمله حادثه شهادت حضرت رضا را به طور تحقیق ننوشته اند و به این موضوع صریحاً اشاره نکرده اند آن است که آنها در تحت فشار سیاست آن خلیفه مقتدر بودند و به هیچ وجه مقتضیات سیاسی و مصالح دستگاه خلافت چنین اجازه ای نمی داد که آنها حقایقی را بی پروا و بدون توجه به اوضاع و احوال موجوده ضبط و انتشار دهند. بدین جهت درباره شهادت حضرت رضا اقوال مختلف وارد شده است .