۴.مقاومت در برابر خواسته مأمون
امام رضا پس از ورود به مرو بیش از دو ماه در برابر خواسته مأمون مقاومت کرد و تا زمانی که به طور صریح از سوی او تهدید به قتل نشد ولایتعهدی را نپذیرفت در این مدت همه جا پخش شد که امام به خواست خلیفه گردن ننهاده است.
پس از پذیرش نیز با استفاده از هر فرصتی اجباری بودن و نافرجامی آن را به همگان گوشزد کرد به عنوان نمونه در پایان مراسم جشن ولایتعهدی به یکی از یاران خود که شادمانی می کرد - فرمود: دلت را به این موضوع مشغول نساز و بدان شاد مباش زیرا این کار پانمی گیرد.()(بحار الانوار، ج ۴۹، ص ۱۴۷ )»
و نیز در پاسخ معترضی که گفته بود چرا بدین کار تن دادی؟ فرمود: «من بر این کار مجبور شدم(۳)(همان، ص ۱۳۶ )».
۵.پذیرش مشروط
حضرت رضا ولایتعهدی را مشروط پذیرفت این شرایط عبارت بود از این که در امور حکومتی امر و نهی نکند فتوایی ندهد قضاوتی نکند در نصب و عزل افراد دخالتی نداشته باشد و هیچ یک از قوانین و مقررات جاری را تغییر ندهد(ا)(ر.ک مناقب ابن شهر آشوب، ج ۴، ص ۳۶۳).
اتخاذ این سیاست از سوی آن حضرت آن هم در منصب ولایتعهدی - بیانگر این است که اولاً: حکومت موجود صلاحیت آن را ندارد که چهره ای مانند امام رضا با آن همکاری نماید. ثانیاً؛ آنچه از هیأت حاکمه سر می زند ارتباطی با امام ندارد و سیاستها و عزل و نصب ها ناشی از رضایت و موافقت آن بزرگوار نیست بنابراین وجود امام رضا در منصب ولا یتعهدی هیچ گونه توجیهی برای کارهای حکمرانان نخواهد بود. ثالثاً امام با این شرایط به همگان فهماند که خواستار دنیا و جاه و مقام نیست و پذیرش ولایتعهدی بنا بر ضرورت و حکم اجبار بوده است و بدین ترتیب نقشه مأمون که میکوشید و انمود کند امام به دنیا بی رغبت نیست با این شرایط نقش بر آب شد.
مأمون پس از مدتی به عمق شرایط یاد شده از سوی امام و زبانهایی که از پذیرش آن متوجه حکومتش شده بود پی برد؛ از این رو بارها در صدد برآمد امام را به تدبیر امور حکومتی وادارد و سیاست مبارزه منفی آن حضرت را نقض کند؛ ولی آن گرامی با یادآوری قرار یاد شده از پذیرش آن خودداری میکرد نمونه بارز آن جریان نماز عید است.
مأمون به این بهانه که مردم مراتب فضل و کمال آن حضرت را بشناسند، از امام دعوت کرد تا نماز عید را بگزارد حضرت نپذیرفت و همان شرایط را یادآور شد مأمون پافشاری کرد. امام پذیرفت به شرط آن که همچون جدش رسول خدا و امیر مؤمنانه برای نماز بیرون رود. مأمون موافقت کرد. امام به شیوه نیاکان خود به همراه یاران تکبیرگویان برای نماز بیرون رفت شهر مرو از گریه و فریاد تکبیر مردم به لرزه درآمد و مردم از شدت شیون و فغان یارای خودداری نداشتند، گویی زمین و آسمان و در و دیوار با او هم آوا هستند. خبر این شور و هیجان بی سابقه به مأمون رسید وی کسی را نزد امام فرستاد و از او خواست به منزل بازگردد و نماز را کس دیگری بگزارد. حضرت بازگشت در پی بازگشت امام مردم دچار پراکندگی شدند و نمازشان سامان نگرفت(ا)(رک عیون اخبار الرضا، ج ۲، ص ۱۶۱؛ ارشاد، ص ۳۱۲ و مناقب، ج ۴، ص ۳۷۱).
۶.بهره برداری از منصب ولا يتعهدى
امام رضا با بهره گیری از منصب ولایتعهدی موفق شد حصار تقیه را بشکند و پیام امامت را در سطح گسترده تری به مردم حتی ملل غیر مسلمان ابلاغ کند و حقایق و معارف بسیاری را که در طول ۱۵۰ سال، جز در خفا و با تقیه و به خصیصین گفته نشده بود با فریاد بلند از تریبون خلافت به گوش همگان برساند.
در پرتو این اقدام امام اهل بیت پیامبر که هشتاد سال آشکارا بر منبرها دشنام داده میشدند همه جا با عظمت و نیکی یاد شدند و فضائلشان بر زبانها جاری شد. دوستانشان از این موقعیت روحیه گرفتند نا آگاهان با ایشان آشنا شده به آنان گرایش یافتند و دشمنانشان احساس زبونی و شکست کردند حتی طراح مسأله ولایتعهدی پس از اندک زمانی دریافت که در این بازی نه تنها چیزی به دست نیاورده که زبان هم کرده است و اگر دیر بجنبد اساس حکومتش بر باد خواهد رفت.