فضایل علمی و اخلاقی امام هشتم حضرت علی ابن موسی الرضا(ع)  ( صص 107-98 ) شماره‌ی 6567

موضوعات

سيره امام رضا (عليه السلام) > سيره علمی و فرهنگی امام > سيره فرهنگی امام رضا (عليه السلام) > درباره امامت

خلاصه

در اصول کافی توسط قاسم بن علامر فوعاً از عبد العزيز بن مسلم نقل میکند : که ما ، در مرو با حضرت رضا ٤ بودیم روز جمعه وارد مسجد جامع مرو شدیم گروهی پیش از نماز جمع شده و در مبحث امامت سخن آغاز کردند و کثرت اختلاف مردم را بیان نمودند من پیش آنحضرت آمدم و اختلاف مردم را بآن حضرت بازگوئی کردم خندیده فرمود دیگران در دین خود جاهل گردیده و راه را گم کرده اند . خدا پیغمبر خود را از این جهان نبرد تا آنگاه که آئین اسلام را تکمیل فرمود و قرآن را با و فرستاد که احکام هر چیزی وحلال وحرام وحدود و احکام و همه نیازمندیهای مردم را در آن بیان فرمود: چنانکه میگوید :مَا فَرَّ طَنَافِى الكِتَابِ مِنْ شَيْئی (۱) آیه ۳۸ از سوره ٦ یعنی ما فروگذاری نکردیم در قرآن چیزی را ) و در آخر حیات پیغمبر اسلام آیه ای بآن حضرت فرستاد و فرمود :الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَاتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينا

متن

در اصول کافی توسط قاسم بن علامر فوعاً از عبد العزيز بن مسلم نقل میکند : که ما ، در مرو با حضرت رضا ٤ بودیم روز جمعه وارد مسجد جامع مرو شدیم گروهی پیش از نماز جمع شده و در مبحث امامت سخن آغاز کردند و کثرت اختلاف مردم را بیان نمودند من پیش آنحضرت آمدم و اختلاف مردم را بآن حضرت بازگوئی کردم خندیده فرمود دیگران در دین خود جاهل گردیده و راه را گم کرده اند .

خدا پیغمبر خود را از این جهان نبرد تا آنگاه که آئین اسلام را تکمیل فرمود و قرآن را با و فرستاد که احکام هر چیزی وحلال وحرام وحدود و احکام و همه نیازمندیهای مردم را در آن بیان فرمود: چنانکه میگوید :

مَا فَرَّ طَنَافِى الكِتَابِ مِنْ شَيْئی (۱) آیه ۳۸ از سوره ٦ یعنی ما فروگذاری نکردیم در قرآن چیزی را ) و در آخر حیات پیغمبر اسلام آیه ای بآن حضرت فرستاد و فرمود :

الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَاتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينا (۲) سوره ۵ آیۀ ششم یعنی امروز کامل کردم بر شما دین شما را و نعمت خود را تمام کردم و دین اسلام را برای شما برگزیدم و با تفاق فریقین این آیه در حجة الوداع در محل غدیر خم بعد از نصب حضرت علی ٤ بخلافت نازل گردیده ) یکی از کارهایی که تکمیل دین بدان وابسته است امر امامت بود ، و آنحضرت از دنیا نرفت مگر وقتی که اصول و کلیات مباحث اسلام را برای جامعه مسلمین بیان فرمود و راه حقیقت را به آنان نشان داد و علی ٤ را درمیان ایشان بسمت پیشوای و خلیفه منصوب فرمود و کلیه نیازمندیهای مسلمین را بیان کرد.

پس کسی که گمان کند خدا دین را تکمیل نکرده ، مانند این است که قرآن را تکذیب نموده و تکذیب کننده قرآن همانا منکر قرآن باشد .

آیا این مردم مقام شامخ و موقعیت امام را در میان بشر میدانند تا بتوانند با نظر خود کسی را برگزینند و انتخاب نمایند؟

امامت منزلی دارد بزرگ و جایگاهی دارد بسی بلند و بالاتر است از این که خردهای مردم بآن برسد و یا با اندیشه های ناقص و کوتاه خود آن را دریابند خداوند منصب امامت را در مرتبه دوم بعد از منصب نبوت بحضرت ابراهیم خلیل عطا فرمود و پایگاه خلت را در مرتبه سومین با و ارزانی داشت چنانکه در قرآن میگوید :

«إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ اماما»(1) سوره ۲ آیه ۱۱۸ یعنی من ترا با مامت مردم بر میگزینیم )

ابراهيم ٤ با این منصب اظهار سرور و خوشحالی نمودو و فرمود :

«ومن ذریتی» یعنی فرزندان من نیز شایسته این کرامت خواهند بود؟ خداوند در جواب فرمود «لا يَنَالُ عَهْدِى الظَّالِمِينَ » یعنی بعهد من که امامت است ستمکاران نرسید

این آیه امامت همه ستمکاران را از بین برد و فقط مخصوص برگزیدگان بشر شد .

خدا گرامی داشت خلیل خود را و امامت را در فرزندان او که همه برگزیده و پاک سرشت باشند قرار داد و فرمود (در سوره

۲۱ آیه ۷۲-۸۳)

 وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَقَ وَيَعْقُوبَ نَافِلَتَا وَ كُلَّا جَعَلْنَا صالحين وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةٌ يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَ أَوْ حَيْنَا لَهُمْ فِعْلَ الخَيْرَاتِ وَاقَامَ الصَّلُوةِ وَايَتَاءَ الزَّكوة وَكَانُو النَّا عَابِدِينَ(1) یعنی با براهیم بخشیدیم اسحق و یعقوب را که نواده او بودند و همه را از بندگان شایسته قرار دادیم و گردانیدیم آنان را پیشوایان که راه مینمودند بفرمان ما ووحی کردیم بایشان کار های خوب و بپا داشتن نماز و دادن زکوة راو از پرستندگان ما بودند .)

امامت در فرزندان ابراهیم باقی مانده تا هنگامی که خداوند این منصب را به پیغمبر اسلام میراث داد جنانکه میفرماید (سوره ٣ – ٦١)

 إِنَّ أَوْلَى النَّاسِ بِإِبْرَاهِيمَ الَّذِينَا الَّذِينَ اتَّبَعُوهُ وَهُذَ النَّبِيُّ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَ اللَّهُ وَلِي الْمُؤْمِنِينَ(2) نزدیکترین مردم با براهیم علیه السلام کسانی هستند که با و پیروی کردند و پیغمبر حاضر و کسانی که ایمان آوردند و خدا یا رویا ور مؤمنان است.)

پس میراث نبوت و امامت بآن حضرت اختصاص یافت و رسول اکرم نیز منصب امامت را بعلی ٤ داد و بفرزندان او بارث رسید و ایشان را بفضایل علم و ایمان اختصاص داد و فرمود (سوره ٣٠ - ٥٦) وَقَالَ الَّذِينَ أو الذين او تَوُا الْعِلْمَ وَالْأَيْمَانَ لَقَدْ لَبِثْتُمْ فِي كِتَابِ اللَّهِ إِلَى يَوْمِ البَعْثِ(3) در سوره روم یعنی گفتند آنان که بایشان علم و ایمان داده شده در کتاب خدا بمنكرين قیامت در نك كرديد در قبر خودتان تا روز رستاخيز و مراد از صاحبان علم و ایمان جانشینان پیغمبر ما هستند

تفسیر صافی - جمع الجوامع طبرسی )

پس مقام امامت تا روز قیامت به فرزندان علی ٤ اختصاص یافت ، زیرا پیغمبری بعد از حضرت محمد ص نخواهد آمد ، پس

مردم چگونه امامت را از اختیارات بشن میدانند ؟ !

امامت پایگاه انبیاء و میراث اوصیا است ، امامت خلافت الهیه و جایگزین رسالت است، مقام امیر المومنين على ٤ وميراث حسن ٤ وحسين ٤ است امامت مانند زمام و نگهدار دین است و سبب انتظام امور مسلمین است و صلاح جهان مربوط بآن است و سبب عزت برای مومنان است امامت پایه اسلام است و شاخه بلند دین ، بسبب امام نماز وزكوة حج وجهاد درست شود غنیمت و صدقات فراوان گردد حدود و احکام شرع اجراء شود و سرحدها و مرزهای کشور اسلام محفوظ ماند .

امام حلال خدارا حلال و حرام خدا را حرام نماید ، حدود الهی را بر پا دارد از دین حق دفاع نماید براه حقیقت با حکمت و موعظه ) برهان و خطابه دعوت کند .

امام مانند آفتاب درخشانی است که در افق این عالم تابیده و جهان را روشن کند دستها با قوه لمس و چشمها با بینش خود او را در نیابند وادراك نكنند

امام ماه تابان است و چراغ فروزان ، و نور درخشان ستاره ایست که گمراهان در تاریکیهای شب و در صحراهای دور و دراز و امواج خروشان دریا بوسیله او راه روند

امام مانند آب شیرینی است که تشنگان بوسیله او سیراب گردند ، و او دلالت کننده براه راست و نجات دهنده از هلاکت است .

امام مانند آتشی است که در جاهای مرتفع افروخته شود و فروغش از همه جا دیده شود کسی را که بآن نزديك با شد حرارت دهد و مردم را از گرداب هلاکت بازرهاند کسی که از او دور شود بی شك در معرض هلاك واقع شود

امام ابری است ریزنده و بارانی است بسیار بارنده . آفتابی است درخشان و آسمانی است سایه افکن ، زمینی است هموار و صاف و چشمه ایست پر آب و زاینده .

امام پدری است مهربان و مونسی است دلسوز ، برادری است با مهر و شفقت و برای مردم مانند مادری است که به بچه كوچك مهر با نی کند، امام در مصایب پناه مردمان است، امام امین خداست در میان مردم و حجت است برای بندگان و نماینده خداست در شهرهای زمین ، بخدا دعوت میکند و از حریم او دفاع نماید امام از معایب وزشتیها پیراسته و پاک است ، با علم و دانش آراسته و انتظام امور دین از وظایف مخصوص اوست، سبب عزت و آبروی مسلمین، و از برای دورویان و دشمنان قوه قهریه است و هلاك کننده کافرانست ، امام یگانه روزگار خویش است ، کسی با او نزديك نتواند شد، دانشمندی با او برابری نتواند ، مانند و نظیری برای او پیدا نشود فضل و دانش در سرشت او گذاشته شده بدون این که علم و دانش را از کسی فرا گیرد ، کیست که با اندیشه کوتاه خود بتواند امام را بشناسد یا با خیال خود او را انتخاب نماید ؟

هيهات هيهات! خردها گمراه گردند و میدان خرد تنك شود و افکار سر گردان و چشمها خیره و بزرگان كوچك نمايند حکماء گیج شوند و خردمندان کوتاه آیند و خطبا ناتوان شوند و دانایان نادان گردند و شعرا گنگ شوند و ادباعا جز آیند و بلغای عالم ، نتوانند فضیلتی از فضایل او را وصف نمایند و به عجز خود اعتراف کنند .

چگونه کلیت امام را وصف توانند و ماهیت او را بستایند و از اسرار او آگاه گردند و یا کسی جانشین و جایگزین او پیدا شود و مسئولیت امامت را تواند از مردم رفع نماید ؟ با آنکه امام ما نندستاره ایست که از فراز آسمانها درخشندگی دارد و دست مردمان ووصف ستایش گران باوج حقیقتش نرسد ، پس امر امامت از اختیار مردم بیرون است و از سطح عقلها وفهمها بالاست ، حاشا که نظیر او پیدا شود ؟

آیا مردم پندارند که این مقام شامخ در غیر فرزندان پیغمبر پیدا شود و جدانشان ایشان را تکذیب کند به ترهات فروروند .

خواهند بجای بلندی بالا روند که قدمهایشان از آنجا بلغزد میخواهند با آراء سست و ناقص و اندیشه های پریشان خود امام را انتخاب کنند ولی هر چه در اینراه کوشش کنند، بیشتر دور شوند چنین کسانی به کارهای سخت هولناک فرو رفته اند دروغگویند و گمراهند ، در چاه حیرت بیفتند زیرا امام را با بینائی دل و بصیرت نشناخته اند شیطان کردارشان را در جلو چشمشان آراسته و از راه راست بازداشته و اختیار خدا را با اختیارات خودرها کرده اند و حال آنکه قرآن صدا میزند و میگوید : وَرَبِّكَ يَخْلُق مَا يَشَاءُ وَيَخْتَارُ مَا كَانَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ سُبْحانَ اللَّهِ وَتَعَالَى عَمَّا يُشْرِكونَ (١) سوره ۲۸ قصص – ٦٨) یعنی خدا هر چیز را که خواهد و برگزیند میآفریند و ایشان را در کار خود اختیاری نیست خدا پاک و منزه است از چیزی که با و نسبت دهند و با او شريك قرار دهند. و نیز می فرماید ، « مالكم كَيْفَ تَحْكُمُونَ أَمْ لَكُمْ كِتَابٌ فِيهِ تَدْرِسُونَ إِنَّ لَكُمْ فِيهِ لَمَا تَخَيَّرُونَ أَمْ لَكُمْ أَيْمَانُ عَلَيْنَا بِالغَة الى يَوْمِ القِيمَةِ إِنَّ لَكُمْ لَمَا تَحْكُمُونَ سَلَهُمْ أَنَّهُمْ. أَيُّهُم بِذلِكَ زَعَيمُ أَمْ لَهُمْ شُرَكَاءُ فَلْيا توا بشر كَائِهِمْ إِنْ كَانُوا صَادِقِينَ (۱) سوره قلم آیه ٣۸-٣٩-٤٠-٤١-٤٢)

چه انتظاری است شما را چگونه فکر میکنید ؟ آیا برای شماست کتابی که در آن درس میخوانید و برای شماست در آن کتاب آنچه که خواهید ؟ آیا شما را با ما قسمهای محکمی هست تا روز قیامت که شما میتوانید آنچه حکم کنید ؟ بپرس از اینها كه كدام يك از شما باین حکم ضامنید ؟ آیا برای ایشان درین قول شریکا نی هست؟ پس بیاورند شریکان خود را اگر راستگویند؛

و نیز قرآن بآنان میگوید : « وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنِ وَلَا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَى اللَّهُ وَرَسُولَهُ أَمْراً أَنْ يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ (2) (۲) - سوره احزاب - ٣٦- یعنی نیست برای هیچ مومن )

نیست برای هیچ مؤمن و مؤمنه وقتی که خدا و پیغمبر امری را اجرا نمایند که در کارهای خود اختیاری داشته باشند .

و نیز گفته (۳) این آیه معلوم نیست آیا در روایت تکرار شده و یا بجهت اثبات مطلوب و تاکید دو فقره ذکر شده است) ما لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ أَمْ لَكُمْ كِتَابٌ فِيهِ تَدْرِسُونَ إِنَّ لَكُمْ فِيهِ لَمَا تَخَيَّرُونَ أَمْ لَكُمْ أَيْمَانُ عَلَيْنَا بِالِغَةٌ إِلَى يَوْمِ القِيمَةِ إِن لكم لما تَحْكُمُونَ بذلك نَعِيمٌ أَمْ لَهُمْ شُرَكَاء فَلْيَا توا بشر كَائِهِمْ إِن كانوا صادقين .

و نیز در قرآن میفرماید : «اَفَلَا يَتَكَ تَرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَى قُلُوبِ أَقْفَالُهَا (1) سوره محمد آیه ٢٦) أَمْ طَبَعَ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ (۲)جزو آیه ۱۸ سوره ٤٨ است ) فَهُمْ لَا يَفْقَهُونَ قَالُوا سَمِعْنَا وَهُمْ لَا يَسْمَعُونَ (۷-۲۱) إِنَّ شَرَ الدَّواتِ عِنْدَ اللَّهِ الصُّمُ الْبُكُمُ الَّذِينَ لَا يَعْقِلُونَ وَلَوْ عَلِمَ اللَّهُ فِيهِم خَيْراً لَأَسْمَعَهُمْ وَلَوْ أَسْمَعَهُمْ لَتَوَلَّوْا وَهُمْ مُعْرِضُونَ (۳) سوره انفال ۸-۲۱-۲۲ از قالوا سمعنا جز و آیه است این آیات که پشت سر هم آمده از آیات قرآن بدون ترتیب آن حضرت جهت استشهاد مطلوب آورده است و هر کدام جزء یکی از آیات سور است که برخی از آنها پیدا شده است.) أَمْ قَالُوا سَمِعْنَا وَعَصَيْنَا (٤) ماخوذ از قرآن است و در دو سوره این عبارت هست و آن حضرت جهت اثبات مطلوب شاهد آورده است ) آیه ٧٨ سورة ٢_٤٨-4) بل هُوَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ وَالله ذو الفَضْلِ العَظِيمِ . »

یعنی آیا در قرآن اندیشه و تفکر نکنند یا دلهاشان قفل شده بلکه خدا چشم دلهایشان را بسته که نمی فهمند یا اینکه میگویند شنیدیم با اینکه نمیشنوند ، بدترین جنبندگان در نزد خدا کوران ولالانی هستند که فهم ندارند، اگر خداوند میدانست در آنان خیری را می شنوانید برایشان واگر میشنوانید پشت میکردند در حالیکه اعراض کرده باشند یا میگویند شنیدیم و نافرمانی نمودیم بلکه آن شنیدن و فهمیدن ) فضل خداوند است بهر که خواهد میدهد و خدا صاحب فضل و بزرك است.

چگونه میتوانند امام را اختیار نمایند در صورتیکه امام دانشوری است است که هرگز در جهل نرود ، و چوپانی است که از گله خود غافل و روگردان نگردد کان پاکی و پیراستگی است دارای زهد و علم و عبادت است ، دعوت پیغمبــــر بــاو اختصاص دارد و از فرزندان پاک بتول است کسی با او در شرافت خانوادگی و نسب، رقابت نتواند و هیچ شریفی با او برابر نشود . تا اینجا زبده سخنان امام در باره امامت ترجمه شد و با اینکه در ترجمه حق سخنان آنحضرت بتازی آورده نشد ولی درجه فصاحت آن حضرت معلوم میشود .

مخاطب

نوجوان ، جوان ، میانسال ، کارشناسان و صاحبنظران

قالب

سخنرانی ، کتاب داستان كوتاه ، کتاب معارفی