کرامات رضویه - معجزات امام هشتم جلد دوم  ( صص 190-184 ) شماره‌ی 6538

موضوعات

معارف دينی در کلام امام رضا (عليه السلام) > اعتقادات > امامت > امامان معصوم > امام رضا (عليه السلام) > پيشگويی‌های امام رضا (عليه السلام) > شهادت و دفن خود در طوس

خلاصه

عيون على بن الحسن بن فضال عن ابيه قال سمعت ابا الحسن على بن موسى الرضا يقول انا مقتول و مسموم و مدفون بارض غربة اعلم ذلك بعهد عهد الى ابي عن ابيه عن آبائه عن على بن ابي طالب عن رسول الله الله الا فمن زارني في غربتي كنت انا و و آبائی شفعائه يوم القيمة و من كنا شفعائه نجا و لو كان عليه مثل وزر الثقلين

متن

حدیث هشتم

عيون على بن الحسن بن فضال عن ابيه قال سمعت ابا الحسن على بن موسى الرضا يقول انا مقتول و مسموم و مدفون بارض غربة اعلم ذلك بعهد عهد الى ابي عن ابيه عن آبائه عن على بن ابي طالب عن رسول الله الله الا فمن زارني في غربتي كنت انا و و آبائی شفعائه يوم القيمة و من كنا شفعائه نجا و لو كان عليه مثل وزر الثقلين

حسن بن فضال گفته است شنیدم که حضرت علی بن موسى الرضا می فرمود: من کشته میشوم و مسموم میگردم و دفن خواهم گردید در زمین غربت این مطلب را میدانم از آن خبری که پدرم داده از پدران خود از علی بن ابی طالب از رسول‌خدا.

پس کسی که در غربت من مرا زیارت کند من خودم و پدرانم شفیعان او باشیم در روز قیامت.

و هر کس که ما شفیعان او شویم نجات خواهد یافت هر چند که بر او باشد مثل گناهان جن و انس.

«و لنعم ما قال الشاعر في قصيدته» در زیاده از هزار سال قبل چنانکه در عیون است.

قبر بطوس به اقام امام

حتم اليه زيارة و لمام

قبر اقام به السلام و اذغدا

تهدى اليه تحية وسلام

قبر اذا حل الورود بربعه

رحلوا و حطت عنهم الاثام

قبر سنا انواره تجلوا العمى

و بتر به قد تدفع الاسقام

من زاره في الله عارف حقه

فالمس منه على الجحيم حرام

و مقامه لا شك يحمد في غد

و له بجنات الخلود مقام

 

حديث نهم

عيون باب ٥٢ عن عبد السلام بن الصالح الهروى قال سمعت الرضا الله يقول اني ساقتل بالسم مظلوماً و اقبر الى جنب هارون و يجعل الله تربتی مختلف شیعتی و و اهل ا محبتی فمن زارني في غربتي و جبت له زيارتي يوم القيمة و الذي اكرم محمداً بالنبوة و اصطفاه على جميع الخليفة لا يصلى احد منكم عند قبرى ركعتين الا استحق المغفرة من الله عز وجل يوم يلقاه والذي اكرمنا بعد محمد الله بالامامة وخصنا بالوصية ان زوار قبرى لاكرم الوفود على الله يوم القيمة و ما من مؤمن يزورني فيصيب وجهه قطرة من الماء الا حرم الله تعالى جسده على النار.

حاصل این است که جناب ابو الصلت گفته است که من خود شنیدم از حضرت رضا که می فرمود

به همین زودی من کشته میشوم از روی ظلم به زهر ستم و در کنار هارون دفن خواهم شد و خدای تعالی جای دفن مرا محل رفت و آمد شیعیان و دوستان من قرار می دهد.

پس هر کس مرا در غربت من زیارت کند واجب است بر من که زیارت کنم او را در روز قیامت و قسم به آن خدائی که پیغمبرش محمد ﷺ را گرامی داشته به نبوت و او را برگزیده بر تمام خلق خود هیچ کس دو رکعت نماز نمی خواند نزد قبر

من مگر این که مورد مغفرت خدا خواهد شد در روز قیامت و قسم به آن خدائی که ما خانواده را گرامی داشته است بعد از پیغمبر خود محمد به امامت و مخصوص داشته ما را به وصایت که زائرین قبر من گرامی ترین واردین بر خدای تعالی می باشند روز قیامت و هیچ مؤمنی نیست که زیارت کند مرا و برسد بر روی او قطره ای از آب مگر این که خدای تعالی بدنش را بر آتش جهنم حرام خواهد فرمود.

مفادش این است که شخص زائر هرگاه در بین راه زیارت باران و برف بر او بریزد جهنمی نخواهد بود.

مؤلف گوید

ای شهنشاه خراسان که غریب غربائی

ضامن جمله غریبان و معین ضعفائی

دارد امید (مروج) زتوای خسروطوس

که دم مرگ بوی لطف و عنایت بنمائی

زائرت نیز همی گرید و گوید شاها

دم مردن چه شودگر سر بالین من آئی

 

حدیث دهم

عیون در باب ۴۶ نقل کرده است از حسن بن جهم که گفته است من حاضر بودم در مجلس مأمون آن روزی که فرق مختلفه از فقهاء و اهل کلام در آن مجلس جمع شده بودند و با حضرت على بن موسى الرضا الله مباحثه می کردند و آن حضرت ایشان را جواب می فرمود.

حقیر گوید: مذاکرات آن مجلس رجوع شود به محلش مقصود ما در اینجا این قسمت خبر است که راوی می گوید

خود مأمون نیز از آن حضرت سؤالاتی کرد و آن بزرگوار جواب فرمود آن وقت مأمون عرض کرد لا ابقانى الله بعدک یا ابا الحسن خدا مرا بعد از حضرتت زنده نگذارد به خدا قسم که علم صحیح نیست مگر در نزد شما اهل بیت و همه علوم پدران بزرگوارت به جناب شما رسیده است.

حسن میگوید: چون آن مجلس خاتمه پیدا کرد و مردم متفرق شدند آن حضرت بیرون آمد و به منزل خود تشریف برد.

من خدمتش مشرف شدم و اظهار شکرگزاری کردم به این که عرض کردم حمد میکنم خدائی را که مأمون را قدردان شما و مطیع شما قرار داده است.

آن بزرگوار فرمود مغرور نسازد تو را آنچه دیدی از اکرام و تعظیم مأمون نسبت به من فانه سيقتلني بالسم و هو ظالم زیرا که همین مأمون از روی ظلم به زودی مرا به زهر میکشد و این خبر خبری است که از پدران من به من رسیده است و تو این سخن را پنهان کن و مخفی دار.

حسن بن جهم می گوید من نیز به فرمان آن حضرت این خبر را به کسی نگفتم تا آن زمانی که مأمون آن حضرت را در طوس به زهر ستم شهید کرد و در خانه حمید بن قحطبه طائی دفن گردید در قبه ای که در آنجا قبر هارون رشید بود.

 

حدیث یازدهم

عيون باب ۴۶ احمد بن علی انصاری از جناب ابو الصلت هروی نقل نموده که ابو الصلت فرمود من خدمت حضرت رضا عرض نمودم در سواد کوفه جماعتی هستند که اعتقاد و کمان ایشان چنین است که جدت حسین بن علی کشته نشده است بلکه آن حضرت به صورت و شکل و شبه حنظلة بن اسعد شامی به آسمان رفته است.

همان نحوی که حضرت عیسی به آسمان برده شده و دلیل ایشان بر این عقیده این است که خدای تعالی در قرآن فرموده ولن يجعل الله للكافرين على المؤمنين سبيلا (خدا مسلط نمی سازد کفار را بر اهل ایمان )

راوی می گوید:

تا آن حضرت این سخن را شنید فرمود غضب و لعنت خدا بر ایشان باد که چنین اعتقاد دارند چرا که ایشان تکذیب میکنند پیغمبر خودشان را در خبر دادن پیغمبر به این که حسین بن علی کشته خواهد شد.

آنگاه حضرت رضا فرمود به خدا قسم حسین کشته شد و آن که بهتر از حسین بود که امیرالمؤمنین باشد و پسرش حسن باشد کشته شدند.

پس فرمود و مامنا الا مقتول و انى لمقتول بالسم و هیچ یک از ما نیست مگر آن که کشته می شود.

و همانا من هم به زهر کشته خواهم شد به حیله آن کسی که من خوب می شناسم او را و این خبری است که از جد ما پیغمبر خدا به ما رسیده و به آن حضرت جبرئیل از جانب خدای تعالی خبر داده است

و اما آنکه استدلال به آیه مذکوره نموده چنان نیست که فهمیده بلکه مراد این است که خدای تعالی برای کافر بر مؤمن حجت قرار نداده نه آن که کافر مؤمن را نمی کشد و حال آن که خدای تعالی در قرآن خبر داده است که کفار پیغمبران خدا را به غیر حق کشتند.

 

حدیث دوازدهم

عيون باب ۶۹ حدیث نموده است علی بن احمد بصری که مردی از صلحاء و نیکان در عالم خواب مشرف گردید خدمت رسول خدا و چون پیغمبر را دید عرض کرد یا رسول الله من ازور من اولادک ای پیغمبر خدا من کدام یک از فرزندانت را زیارت کنم.

(فقال ان من اولادي من اتاني مسموماً و ان من اولادى من اتانی مقتولا) در جواب من فرمود بعض اولاد من به زهر شهید شده و بعض ایشان کشته شده اند فقلت (من ازور منهم مع تشتت مشاهدهم. )

راوی می گوید

خواب بیننده گفت که من در خواب به پیغمبر عرض کردم با اینکه قبرهای فرزندانت که مسموم یا مقتول شده اند پراکنده و از یک دیگر دورند حال من کدام یک از ایشان را زیارت کنم.

فرمود من هو اقرب منك بالمجاورة) زیارت کن آن یک نفری را که او به تو نزدیک تر است.

باز فرمود ( وهو مدفون بارض الغربة یعنی آن که به تو نزدیک است و در زمین غربت دفن شده تا این سخن را فرمود عرض کردم تعنى الرضا مقصود شما حضرت رضا است فرمود بگو صلى الله علیه صلى الله عليه صلى الله عليه.

حقیر گوید: من هم عرض میکنم صلى الله علیه و على آبائه الطاهرين و ابنائه المطهرين.

و این چند بیت را هم از سید جلیل و واعظ معظم حاج سید محمد معروف به شبیری مولود در مشهد ۱۳۴۳ نجل مرحوم سید بدیع ذکر می نمایم.

هر که خاک مقدم زوار شاه دین رضا شد

مست صهبای الست از ساغر حسن القضا شد

شد مقرب نزد حق آنکس که از راه حقیقت

خادم دربار سلطان سریر ارتضا شد

آستان قدس آنشه برتر است از عرش اعلی

خاک پای زائرش چشم ملک را توتیا شد

دردمندان رو کنند از هر طرف بر درگه وی

زانکه از بهر مریضان درگهش دارالشفا شد

یک سلام زائرش با معرفت در روضه او

بهتر از هفتاد حج کو خالص از بهر خدا شد

لیک دل سوزد چو یاد آرم که آن سلطان خوبان

در خراسان خونجگر از جور مأمون دغا شد

چون معاشر گشت با آن ظالم دنیا پرست

خواستار مرگ خود از خالق ارض و سما شد

ای دریغا عاقبت از کید آن مستکبر دون

با دل پر درد و غم مسموم از زهر جفا شد

ای شبیری در عزایش روز و شب بنمای افغان

چون رسول مصطفی بهر رضا صاحب عزا شد

مخاطب

جوان ، میانسال

قالب

سخنرانی ، کتاب معارفی