سیاست و حکومت در سیره امام رضا(ع)  ( صص 190-186 ) شماره‌ی 6484

موضوعات

معارف دينی در کلام امام رضا (عليه السلام) > اعتقادات > امامت > امامان معصوم > امام رضا (عليه السلام) > برادران > تعامل امام رضا (عليه السلام) با برادران

خلاصه

ناظر

متن

 آیه شریفه «لا يَسْتَوى أَصْحابُ النَّارِ وَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ هُمُ الْفَائِزُونَ» قرائت فرمودند و سپس گفتند: اصحاب جنت کسانی هستند که از من اطاعت کنند و پس از من تسلیم علی ابن ابی طالب لام شوند و به ولایت او اقرار و اعتراف داشته باشند و اصحاب دوزخ کسانی میباشند که از ولایت او گریزان شده و نقض عهد کنند و با او جنگ نمایند عطاردی، ۱۳۹۷: ۵۴۷) امام رضا (ع) در تفسیر آیه «لا ينال عهدي الظالمین اینطور میفرمایند این آیه امامت هر ظالمی را تا روز قیامت ابطال میکند و بدین ترتیب امامت در خواص و پاکان قرار گرفت. سپس خداوند با قرار دادن امامت در خواص و پاکان از نسل او وی حضرت ابراهیم را گرامی داشت. در ادامه مواضع منفی امام علیه مأمون برشمرده میشود که به صراحت بر نفی حاکمیت جائر دلالت دارد. ۱-۲-۲- مواضع منفی امام رضا در مقابل مأمون - عدم قبول پیشنهاد ولایت عهدی در مدینه که در بخش ولایت عهدی مفصل بحث شد. حديث سلسلة الذهب در رویارویی پنهان و غیر رسمی امام رضا سلام با حکومت عباسی به نمایندگی مأمون، در واقع دو جبهه توحید و شرک با هم به مبارزه برخاسته بودند . امام رضا م با دانش توحیدی و قرآنی و تفسیر درست مؤلفه های دینی اقدام به اصلاح فرهنگ جامعه اسلامی کرد. طرح حدیث سلسلة الذهب در نیشابور در راستای همین اصلاح فرهنگی صورت گرفت امام در برابر خواسته اهالی این شهر به مسئله توحید پرداخت چه این که ایشان نیک میدانست ریشه همه انحرافات و اختلافات معلول دور شدن امت اسلامی از بنیادی ترین اصل اسلام یعنی توحید است. «كلمة لا اله الا الله حصنى، فمن دخل حصنى أمن من عذابي لا اله الا الله در من است پس هر کس به در من درآید از عذاب من ایمن خواهد بود. اسحاق بن راهویه گوید پس چون کاروان به راه افتاد فریاد زد: «بشروطها و أنا من شروطها با وجود شرایط آن و من از شرایط آنم. مقصود این است که اقرار به «کلمه توحید»، هنگامی سبب نجات است که جامعه به دست حاکم الهی اداره شود و حکومت حکومت حق باشد تا مردم بتوانند به حقیقت «توحید» برسند که آن پرستش خدای یگانه است و نپرستیدن کس دیگر و این والاترین نوع فلسفه سیاسی است و آمیخته و هماهنگ است با فلسفه الهی و اصل «توحید» و این ویژگی بزرگ . این آیه از آیاتی است که الهی بودن مقام امامت برتری مقام امامت بر مقام نبوت و نیز عصمت امام را ثابت می کند برخی از علمای سنی تلاش کرده اند که ثابت کنند مراد از امامت در این آیه و در عبارت جاعلک للناس اماما» همان مقام رسالت است؛ چرا که «امام» یعنی کسی که مردم وظیفه دارند از او اطاعت کنند و پیامبران به اتفاق همگان واجب الاطاعه هستند؛ پس مراد از «امام» همان نبوت است نه امام به همان معنایی که شیعه قائل است. واضح است که این دیدگاه قابل قبول نیست؛ زیرا تردیدی نیست که خداوند به حضرت ابراهیم بعد از سال ها ابتلا و امتحان همانند ذبح اسماعیل افتادن در آتش غرود، گذاشتن حضرت اسماعیل در صحرای برهوت مکه و.... که همه این امتحانات در زمان نبوت آن حضرت بوده مقام جدیدی غیر از مقام نبوت داده است که این مقام جدید او را چنان به شعف آورده که فورا آن را برای فرزندانش نیز درخواست کرده است. و اگر مراد از امام در این آیه همان نبوت باشد، جعل دوباره امامت و تحصیل حاصل معنا ندارد مکارم شیرازی در به منظور عدم تکرار مباحثی را که در فصول گذشته مورد بحث قرار گرفته با شرح و توضیح نیامده است. این جهان بینی است که توحید آن حاکمیت است و حاکمیت آن توحید حکیمی، ۱۳۸۰: ٢٫ ٦٣٩). در این حدیث نکته های مهمی نهفته است که به اجمال برخی از آن نکته ها را مورد توجه قرار می دهیم. اهمیت مسأله توحید و جایگاه آن در معارف اسلامی؛ چه این که انتخاب این موضوع در آن شرایط حساس و موقعیت تاریخی حکایت از اهمیت موضوع دارد.  پیوند توحید با رهبری حق؛ زیرا تنها در پرتو رهبری حق است که میتوان بندگی خدا کرد و شرط عبودیت و اطاعت و معرفت را به جای آورد. اتصال معارف اهل بیت الله به شخص پیامبر و در نهایت به مبدأ وحی؛ چه این که امام سخنان خود را به اجداد خود و رسول اکرم ﷺ منتسب داشته است. تثبیت امامت علی بن موسی ورد نظریه واقفیه که امامت را در شخص موسی بن جعفر متوقف می دانستند. در این حدیث با همه فشردگی و کوتاهی متن ملاحظات فراوان و ریزنگریهای چندی آشکار است امام در سرزمینی سخن میگوید که در تاریخی نه چندان دور گرفتار شرک و آتش پرستی بوده اند. پس ضروری ترین هدیه برای آنان توحید است. امام در میان مردمی سخن میگوید که یاد اهل بیت را دورا دور شنیده اند و چه بسا در لابلای آنچه شنیده اند گاه نشانه ای از غلو و افراط و زمانی آثاری از کوتاهی و تفریط در حق اهل بیت وجود داشته است. اکنون در این فرصت استثنایی امام میبایست در کوتاه ترین عبارت بزرگترین رسالت را ایفا کند. و چهره مکتب اهل بیت را از هرگونه افراط و تفریط بزداید از این رو نخست به توحید و اهمیت و اصالت آن می پردازد تا اندیشه غالیان را در هم ریزد و سپس به رهبری حق و مسأله ولایت اهل بیت اشاره میکند تا سست اندیشان و روی گشتگان از ولایت را هشدار دهد. سرانجام امام طی برنامه ای از قبل طراحی شده به سوی مأمون جلب شده است و این امام است که به ظاهر با تجلیل سفر میکند و این مردمند که ممکن است گمان کنند امام به دیدار خلیفه می رود و منزلتی را نزد خلیفه جست وجو میکند و امام میداند که این پندار مردم با برنامه های آینده مأمون و پیشنهاد و تحمیل ولایتعهدی تقویت خواهد شد پس باید کاری کند که اساس این پندار فرو ریزد این است که ضمن تذکر به توحید جایگاه خود را به عنوان امام حق شرط توحید می شمارد تا مردم بدانند علی بن موسی حق رهبری و امامت را از آن خود میداند و مأمون را غاصب خلافت میشناسد شخصیتی چون امام مأمون راکسی نمی داند که به سویش سفر کند و به ولایتعهدی او دل خوش دارد (معینی، ۱۳۸۶: ۸۷-۸۶) اظهار نارضایتی امام رضا از قبول ولایت عهدی حضرت در مجلس ولایت عهدی در این خصوص فرمودند 

«اللهم إنك تعلم أنى مكره مضطر فلا تؤاخذني كما لم تو أخذ عبدك ونبيك يوسف حين دفع إلى ولاية مصر » (عطاردی، ۱۴۰۶، مقدمه: ۱۰۱) خداوندا تو خود میدانی که با اکراه و عدم رضایت این امر را پذیرفتم و اضطرار مرا وادار ساخت که خود را در این جریان وارد سازم خداوند مرا مؤاخذه مکن همان طور که بنده و پیامبرت یوسف را مؤاخذه نکردی در آن هنگام که او را والی مصر کردند. 

طرح شرط عدم مداخله در امور حکومت

امام در مجلس ولایت عهدی بر حق خود تاکید میورزند و یادآور میشوند که این منصب حق اهل بیت بوده است. «إِنَّ لَنَا عَلَيْكُمْ حَقًّا بِرَسُول اللَّه وَلَكُمْ عَلَيْنَا حَقًّاً بِهِ فَإِذَا أَدَّيْتُمْ إِلَيْنَا ذَلِكَ وَجَبَ عَلَيْنَا الْحَقُّ لَكُم » (شیخ مفید، ۲۶۲٫۲:۱۴۱۳). همانا از برای ما بر شما حقی است به واسطه رسول خدا ﷺ و از شما نیز به واسطه آن حضرت بر حقی است، پس هر گاه شما حق ما را دادید بر ما نیز مراعات حق شما لازم است ». در شرایطی که شاید بسیاری از عوام لقب و جایگاه خلیفه و نیز ظواهر وی را برای اطاعت بی قید و شرط کافی میدانستند امام رضا دم حتی از ظواهر امور و برخی آداب و سنت ها استفاده می کردند که به مردم یادآوری سازند میان مأمون و دستگاه خلافت عباسی و خلیفه رسول الله، فاصله زیادی وجود دارد و این افرادی که خود را خلیفة الله یا خلیفه رسول الله خطاب میکنند حتی در ظواهر هم پیرو ایشان نیستند به عنوان نمونه در مجلس بیعت حضرت به مأمون، شکل بیعتی که پیامبر داشته اند را یادآوری می سازند شیخ مفید، ۱۴۱۳ : ۲۶۲٫۲) و یا در نماز عیدی که بعد از ولایت عهدی به اصرار فراوان مأمون امام دعوت را به این شرط میپذیرند که به سنت و روش پیامبر و امير المومنین اسلام نماز را برپا دارند و در ارشاد چنین آمده و چنان صدائی از تکبیر مردم بلند شد که گویا آسمان و در و دیوار با او تکبیر گفتند مردم که حضرت رضا ام را به آن حال دیدند و صدای تکبیرش را شنیدند چنان صداها را به گریه بلند کردند که شهر مرو به لرزه در آمد» (شیخ مفید، ۲۶۵٫۲:۱۴۱۳). گسترش معارف اهل بیت و انقلاب و اصلاحات فکری و عقیدتی امام رضا ام نشر معارف تبیین اصول و مقابله با انحرافات فکری و عقیدتی از اصول کلی و همیشگی حرکت ائمه معصوم به شمار می رود. یکی از ویژگیهای شاخص عصر امام رضا علم تکثر در فکر، عقیده و مذهب در میان دانشمندان و حتی عوام است که بخش عمده ای از این اختلافات در عملکرد خلفای عباسی به ویژه مأمون ریشه داشت. البته اگر بخواهیم دلایل این مسئله را به طور کلی مرور کنیم می توان به این موارد اشاره کرد:

- شکل گیری و رشد نهضت ترجمه در زمان مأمون بسیاری از کتب فلاسفه یونانی ترجمه شد و شخص مأمون به این مسئله اهتمام خاصی داشت. البته نباید از برداشتهای مختلف از معارف دینی (سبحانی، ۱۴۱۱: ۱٫ ۴۱ در پیدایش آرا و افکار جدید غفلت ورزید. گسترش بی سابقه سرزمینهای اسلامی و ورود افراد تازه مسلمانی که که از فرهنگ و ملت های دیگری بودند به خودی خود باعث طرح سوالات و شبهات جدیدی شده بود. جنایت و ظلمی که از سوی عباسیان بر امامان معصوم و یاران ایشان روا داشته شد، سبب محرومیت بسیاری از مردم از معارف ائمه شده بود و همین دوری مردم از اهل بیت و معارف ایشان از عوامل انحطاط و گمراهی جامعه به شمار می رفت. هر چند که در زمان امام رضا السلام طرح مباحث فلسفی اندیشمندان یونانی سیب طرح مباحث فکری و عقلی فراوان شد اما نکته قابل تامل در زمان حضرت اینست که این تاثیر محدود به آشنایی و بحث درباره تفکرات آنان نشد بلکه دامنه آن میان مسلمانان نیز گسترش یافت و جهل و انحراف و التقاط و مهم تر از همه دوری از اهل بیت سبب انحرافات عظیم فکری در میان جامعه مسلمانان و حتی شیعیان شد. در ادامه به مواضع امام در برابر این انحرافات و ابزارهای ایشان در گسترش معارف و اصلاح جامعه ،فکری عقیدتی و سیاسی خواهیم پرداخت. براساس آنچه که در منابع تاریخی و احادیث و روایات وجود دارد به واسطه تلاش ائمه پیش از امام رضا السلام اصول کلی معارف و فرهنگ شیعی تبیین شده بود و شاگردانی در مکتب علمی امام باقر سلام، امام صادق علام و امام کاظم السلام تربیت شده بودند که هر کدام استوانه ای در فقه و کلام شیعی به حساب می آمدند و در مقابل ایشان منحرفانی وجود داشتند که ویژگی شاخص آنان، ضعف نفس و بهره گیری از غفلت و بی خبری مردم بود جعفریان ۱۳۸۳ (۴۳۰ از این رو دوران امام هشتم ام به سبب ویژگیهایی که داشت به عصر طلایی معروف شد قرشی، بی تا ۱۸۱٫۲) علاوه بر اینها آنچه در زمان خلافت مأمون توجهات را به خود جلب میکند وجود بستر مناسب علمی و فکری برای گسترش افکار و عقاید گوناگون میباشد که در دو عامل ریشه دارد شرایط خاص حاکم بر منطقه خراسان بزرگ که از لحاظ تنوع فرقه و نحله های دینی و مذاهب گوناگون اهمیت دارد؛ توجه مأمون به مباحثات علمی امام رضا سلام پیش از ولایت عهدی در مدینه به بیان معارف اسلامی اهتمام داشتند و از ایشان نقل شده كنت أجلس في الروضة والعلماء بالمدينة متوافرون فإذا على الواحد منهم عن مسألة أشاروا إلى بأجمعهم و يعنوا إلى المسائل فأجيب عنها » (محدث اربلی، ۱۳۸۱: ۳۱۷٫۲) من مینشستم در روضه رسول با علما در مدینه و ایشان در مسائل شروع می کردند و چون کسی از ایشان عاجز میشد از مسأله اشارت به سوی من میکردند با جمعهم میفرستادند به سوی من و حل آن میکردم و جواب مسائل مشکله ایشان میدادم. همانطور که گفتیم سیاست ائمه در این مقطع زمانی بر نشر معارف و اصلاحات دینی و اجتماعی تمرکز یافته بود و از همین رو شاهد هستیم که حضرت حتی در مسیری که به سمت مرو عازم هستند. مردم را از احادیث شان بهره مند میسازند و به پرسشهای دینی و علمی آنان پاسخ میدهند.

مخاطب

جوان ، میانسال ، کارشناسان و صاحبنظران

قالب

کار گرافیکی ، سخنرانی ، کارگاه آموزشی ، کتاب داستان كوتاه ، کتاب داستان بلند و رمان ، کتاب معارفی