بیست سال امامت - نگاهی به دوران امامت امام رضا علیه السلام  ( ، صص 54-48 ) شماره‌ی 6425

موضوعات

معارف دينی در کلام امام رضا (عليه السلام) > اعتقادات > امامت > امامان معصوم > امام رضا (عليه السلام) > امامت امام رضا (عليه السلام) > علم امام رضا (عليه السلام)

خلاصه

درباره علم امام رضا از ابراهیم بن عباس نقل شده است هری هر پرسشی که از امام رضا می شد پاسخ آن را می دانستند. دشمن نیز به علم بیکران ایشان اعتراف میکرد. مأمون، امام رضا را معدن علم توصیف میکرد درباره گستره علم امام چند نکته شایان ذکر است .....

متن

گستره علم

علم و دانش امام رضا در چه حدی است؟ آیا علم امام همچون انبیای الهی است؟

امامت نوعی کارشناسی دینا است؛ از این رو جانشین پیامبر باید کسی باشد که مانند خود آن حضرت ضمن دوری از خطا و اشتباه داناتر و عالم تر از همه باشد. در حدیث ثقلین پیامبر درباره اهل بیت خود فرمودند: به آنان چیزی یاد ندهید؛ چرا که از شما عالم ترند. (حرانی، تحف العقول، ص ۴۲۶ ) علم امام خدادادی و به عبارتی لدنی است؛ یعنی امام با اشارات عالم غیب و سروش فرشتگان آشناست و از هر مسئله حلال یا حرامی سؤال شود، بدون مهلت پاسخ صحیح آن را میداند علم امام آینه تمام نمای عالم هستی است؛ یعنی علم گذشته و حال و آینده را شامل

میشود(کافی، ج ۱، ص ۲۵۸، باب ان الائمه يعلمون علم ما كان و ما يكون. ) درباره علم امام رضا از ابراهیم بن عباس نقل شده است هری هر پرسشی که از امام رضا می شد پاسخ آن را می دانستند.( أعلام الورى، ص ۳۲۸. )  دشمن نیز به علم بیکران ایشان اعتراف میکرد. مأمون، امام رضا را معدن علم توصیف میکرد(تحف العقول، ص ۴۱۶ ) درباره گستره علم امام چند نکته شایان ذکر است

۴۸

۱. خداوند ائمه اطهار را وارث علم پیامبران اولوالعزم و رسول خدا قرار داده است. حضرت صادق فرمودند: إِنَّ اللهَ خَلَقَ أُولِي الْعَزْم مِنَ الرُّسُلِ وَ فَضَّلَهُمْ بِالْعِلْمِ وَ أَوْرَثَنَا عِلْمَهُمْ وَ فَضَّلْنَا عَلَيْهِمْ فِي عِلْمِهِمْ وَ عَلَّمَ رسول الله مَا لَمْ يَعْلَمُوا وَ عَلَّمَنَا عِلْمَ الرَّسُولِ وَ عِلْمَهُمْ(بحار الأنوار، ج ۲۶، ص ۱۹۴) خداوند انبیای اولوالعزم را آفرید و آنان را به علم امتیاز بخشید علم آنان را به ما ارث داد و ما را با علم آنان بر ایشان برتری بخشید و به پیامبر اکرم دانشی بخشید که آنها انبیا نمی دانستند و آنگاه علم پیامبر و علم انبیا را به ما عنایت فرمود.

۲. گستره علم امامان نیز همچون پیامبر اکرم از پیامبران الهی بیشتر است. حضرت باقر ضمن تأکید بر عالم تر بودن علی از انبیای الهی دلیل آن را برای عبدالله بن ولید چنین بیان داشتند مگر نمی گویند علی دارای علم پیامبر است؛ پس با آنان در این زمینه همین گونه استدلال کن خداوند درباره موسیله می فرماید: وكتبنا له في الألواح مِنْ كُلِّ شَيْءٍ ( اعراف، ۱۵۰ )  معلوم میشود که تمام مسائل را به او نیاموخته است. پروردگار درباره محمد می فرماید و جتنا بك على هؤلاء شهيداً وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِنْياناً لِكُلِّ شَيْءٍ (نحل، ۸۹ ) (بحار الأنوار، ج ۲۶، ص ۱۹۸. ) حضرت زين العابدین الله فرمودند: به خدا قسم، آنچه انبیا میدانند میدانم و نُزَادُ مَا لَمْ تُزَدِ الأَنْبِيَاءُ: اضافه از آنچه انبیا داشتند داریم(همان. ) بنابراین پیامبر و ائمه اطهار سردار رسل گذشته و جامع همه کمالات و معجزات پیامبران گذشته بوده اند و حتی کمالات بیشتری از آنان نیز داشته اند.

علم غیب

آیا امام رضا علم غیب میدانستند؟ نمونه ای از آن را بیان کنید.

۴۹

علم و اراده امام رضا و ائمه اطهار تابع علم و اراده الهی است؛ چون آنان به تعلیم الهی از علوم غیبی آگاه بودند و این علم را نیز همچون سایر کمالات خداوند به آنان اعطا کرده است در زمینه علم و آگاهی امام دو نمونه زیر اندکی از بسیار است

ابی حبیب بناجی مروی میگوید: رسول خدا را در خواب دیدم. ایشان در بناج در مسجدی فرود آمدند که در هر سال، حجاج در آن فرود می آمدند. گویا نزد ایشان رفتم و سلام کردم و پیش روی ایشان ایستادم در نزد حضرت طبقی یافتم که آن را از برگ خرمای مدینه بافته بودند. در آن خرمای صیحانی بود. پیامبر از آن خرما مشتی برداشتند و به من عطا کردند. آن خرما را شمردم هجده دانه بود پس از بیداری خواب را چنین تعبیر کردم که به عدد هر خرما یک سال زندگی میکنم بیست روز بعد در زمینی که زارعان آن را برای کشت آماده میکردند، ایستاده بودم کسی نزدم آمد و آمدن حضرت رضا از مدینه و نزول آن بزرگوار در آن مسجد را خبر داد مردم را دیدم که نزد ایشان می شتافتند. من نیز به خدمت آن حضرت رفتم دیدم آن جناب در موضعی نشسته بودند که رسول را در خواب دیده بودم زیر پای مبارکشان حصیری مثل آن حصیر زیر پای پیغمبر گسترده بود پیش روی ایشان طبقی بافته شده از برگ خرما بود که در آن خرمای صیحانی قرار داشت. بر آن جناب سلام کردم پاسخ دادند و مرا نزد خود طلبیدند مشتی از آن خرما را به من عطا فرمودند. آن خرما را شمردم به قدر عددی بود که رسول خدا در خواب به من عطا فرموده بودند عرض کردم: یابن رسول الله ﷺ بیشتر از این به من بدهید. فرمودند: اگر رسول خدا بیش از این به تو عطا

می فرمودند ما هم زیاده از این میدادیم (أعلام الورى، ص ۳۲۱ : بحار الأنوار، ج ۵۰، ص ۱۵۳ الخرائج و الجرائح، ج ۱، ص ۴۱۲؛ عيون أخبار الرضاعة، ج ۲، ص ۲۱۰؛ اربلی، کشف الغمة، ج ۲، ص ۳۱۳ ابن حجر، الصواعق المحرقه، ج ۲، ص ۵۹۴؛ جامی، شواهد النبوة، ص ۲۴۴ شبلنجی، نور الابصار، ص ۲۴۳ )

۵۰

احمد بن محمد بن ابی نصر بزنطی میگوید با چند نفر از یاران امام رضا خدمتشان شرفیاب شدیم ساعتی نزد ایشان نشستیم. زمانی که خواستیم بازگردیم امام به من فرمودند: «احمد تو بنشین» همراهانم رفتند و من خدمت امام ماندم سؤالاتی داشتم به عرض رساندم و امام پاسخ فرمودند پاسی از شب گذشت خواستم مرخص شوم امام فرمودند می روی یا نزد ما می مانی؟ عرض کردم هرچه شما بفرمایید: اگر بفرمایید ،بمان میمانم و اگر بفرمایید برو میروم» بیان داشتند: «بمان این هم رختخواب» آنگاه برخاستند و به اتاق خود رفتند. از شوق به سجده افتادم و گفتم سپاس خدای را که حجت خدا و وارث علوم پیامبران در میان ما چند نفر که خدمتشان شرفیاب شدیم تا این حد به من محبت فرمودند. هنوز در سجده بودم که متوجه شدم امام به اتاق من بازگشته اند. برخاستم حضرت دست مرا گرفتند و فشردند سپس فرمودند: «احمد امیر مؤمنان به عیادت صعصعه بن صوحان رفت. وقتی خواست برخیزد فرمود صعصعه از اینکه به عیادت تو آمده ام به برادران خود افتخار مکن عیادت من باعث نشود که خود را از آنان برتر بدانی از خدا بترس و پرهیزکار باش برای خدا فروتنی کن خدا تو را رفعت می بخشد. (رجال الكشي، ص ۵۸۷ : بحار الأنوار، ج ۷۰، ص ۲۹۲)

چرایی خوردن میوه مسموم

با وجود علم غيب امامان چرا گاهی انگور یا خرما یا دیگر غذاهای مسموم را تناول میکردند و به شهادت میرسیدند؟ امام رضا که می دانستند انگور مسموم جلویشان گذاشته اند چرا خوردند؟

برای پاسخ دقت به برخی نکات شایسته است:

دانش و آگاهی پیامبران و ائمه اطهار بر دو نحو است اول علومی که از راه عادی برای آنان فراهم میآید و در این گونه دانش ها با دیگر مردم تفاوت خاصی ندارند؛ دوم علومی که برای آنان از راه های ماوراء الطبيعي، وحی و الهام حاصل میشود و به آن علم لدنی یا علم غیب یا علم ملکوتی میگویند؛ یعنی علمی که فراتر از آن است که کاربرد فقهی و اجتماعی داشته باشد.

۵۱

۲. پیامبر و ائمه اطهار در مسائل عادی و فردی و اجتماعی موظف به استفاده از علم عادی بوده اند. آنان همواره در این گونه مسائل با استفاده از شیوه های معمولی تحقیق و کسب آگاهی کرده و براساس آن عمل میکردند. رسول خدا می فرمودند: إنما أقضى بينكم بالبينات و الأيمان (کافی، ج ۷، ص ۴۱۴ ) مفهوم سخنشان این است که وقتی در جامعه حکومت کرده و بین مردم داوری میکنیم در این مسائل به علم غیب عمل نمیکنیم اگر کسی دلیلی آورد به آن عمل میکنیم مأمور نیستیم که جامعه را با علم ملکوتی اداره کنیم ائمه اطهار نیز این گونه اند. سر این مسئله آن است که ائمه الگوی بشرند و اگر در مسیر زندگی و حرکت های اجتماعی راهی غیر از این بپویند جنبه اسوه بودن خود را از دست خواهند داد. دوستداران و پیروان نیز به بهانه آنکه آنان با علم لدنی عمل می کرده اند از حرکت های سازنده و انقلابی و اصلاحی باز خواهند ایستاد.

۳. اگر پیشوایان معصوم با علم غیب در جامعه بشری عمل می کردند و انسانها نیز از آن آگاه بودند طبیعی است که افراد برای اطاعت مجبور بودند و کمال از بین می رفت. انسان باید آزادانه زندگی کند. علم ملکوتی حجت شرعی نیست؛ پس کارهای عادی را با علم عادی بدون استفاده از علم غیب و ملکوتی انجام میدهند.

۴. عمل دائمی براساس علم غیر عادی و نظام اسباب و مسببات طبیعی، موجب اختلال در کارهاست؛ زیرا اراده غالب خدا به جریان کارها به علم عادی بشری تعلق گرفته است به همین دلیل، معصومان برای شفای بیماری خود و اطرافیانشان از علم غیب استفاده نمی کردند. (صافی گلپایگانی، معارف دین، ج۱، ص ۱۲۱ )

۵. تکالیف دینی معصومان همواره طبق علومی بوده که از مسیرهای عادی کسب میشده است. مثلاً پیامبر و امامان منافقان را خوب میشناختند و میدانستند که ایمان واقعی ندارند؛ ولی هرگز با آنان مانند کفار رفتار نمی کردند و با آنان از نظر معاشرت و ازدواج و دیگر احکام مانند سایر مسلمانان بودند

۵۲

 همچنین هنگامی که در مسند قضاوت و حل و فصل مشکلات مردم مینشستند مطابق قوانین قضایی اسلام حکم میکردند و از علوم غیر عادی خود استفاده نمی کردند. آنان میوه یا غذا یا آنچه پیش رویشان بود و مانعی برای خوردن آن نمی دیدند تناول می کردند.

 

۶. علم غیب گاهی به امر واقع حتمی و تغییر ناپذیر تعلق میگیرد. بنابراین بعضی چیزهایی که پیامبر و امامان از طریق غیبی می دانند همان چیزی است که حتماً واقع خواهد شد. با این گونه آگاهی نمی توان تغییری ایجاد کرد و سرنوشت چیزی را تغییر داد.

۷. بين علم لدنی و علم معمولی تفاوتی اساسی وجود دارد علم لدنی معیار و میزان تکلیف نیست. علم ائمه طاهرین در بعضی مسائل از جمله شهادت خود از این قبیل بوده است. اما علم عادی زمینه اش برای امامان همانند دیگر مردم وجود دارد و معیار تکلیف پذیری است. ائمه اطهار بر اساس همین علم گاهی به کاری دست می زدند و گاهی از کارهایی پرهیز می کردند.

۸. پیشوایان ما وظیفه نداشتند که در تمامی مسائل طبق علومی عمل کنند که از راههای غیر عادی برایشان حاصل میشد. موضوع اطلاع ائمه از کشته شدن خود و چگونگی آن نیز از دانش هایی است که از این راه ها کسب میکردند پس ممکن است بگوییم که آنان وظیفه نداشتند به مقتضای آن علم از آن پیشامدها جلوگیری کنند وظیفه شان این بود که نخست نظام تکوینی این عالم را مراعات کنند و سپس همچون سایر مردم با این پیشامدها رو به رو شوند. به بیان دیگر، بدیهی است که سرانجام هر انسان مرگ خواهد بود و هیچ آفریده ای در این جهان عمر ابدی نخواهد داشت. 

۹. برخی بر این عقیده اند که علم غیب برای پیامبر و امامان شانی است؛ یعنی چنان نیست که همواره هر چیزی را در اختیار آنان قرار دهد. بر این اساس ممکن است درباره نحوه شهادت خود از همه جزئیات آن علم نداشته باشند؛ چون اراده نکرده اند که بدانند. (سبحانی، آگاهی سوم، ص ۲۵۵ )

۵۳

۱۰. البته خوردن میوه زهر آلود توسط امام رضا ه از روی اجبار بوده است. و امام از شیوه شهادت خود خبر داشته اند. حضرت به اباصلت فرمودند: اگر بعد از ملاقات با مأمون هنگام برگشتن عبا روی سرم دیدید، بدانید که او کار خودش را کرده است. امام با وجود آگاهی گزینه دیگری فراروی خود نداشته اند. 

۱۱.  همه کارهایی که امام معصوم انجام میدهد به خواست خداوند متعال بستگی دارد بل عباد مكرمون لا يسبقونه بالقول و هم بامره يعملون).( انبیا، ۲۶ و ۲۷)

۵۴

 

مخاطب

جوان ، میانسال

قالب

کارگاه آموزشی ، کتاب داستان كوتاه