قرآن حکیم از منظر امام رضا علیه السلام  ( صص 103-100 ) شماره‌ی 6161

موضوعات

معارف دينی در کلام امام رضا (عليه السلام) > اعتقادات > توحيد > شناخت و معرفت خدا

خلاصه

شاید میان جهل و گناه این تفاوت باشد که جهل مانع شناخت است و گناه مانع اعتراف؛ جهل پرده ی تعلیم و یادگیری است و گناه پرده ی تزکیه و پاکسازی ؛ جهل در قلب را به روی حکمت میبندد و گناه در آن را به روی موعظه قفل کرده، آن را به غفلت فرا می خواند .

متن

تفاوت جهل و گناه در منع از شناخت قرآن

شاید میان جهل و گناه این تفاوت باشد که جهل مانع شناخت است و گناه مانع اعتراف؛ جهل پرده ی تعلیم و یادگیری است و گناه پرده ی تزکیه و پاکسازی ؛ جهل در قلب را به روی حکمت میبندد و گناه در آن را به روی موعظه قفل کرده، آن را به غفلت فرا می خواند .

بدین سان یکی (جهل) به عقل نظری و دیگری (گناه به عقل عملی مربوط می شود؛ با توجه به این که هر دوی آنها در موارد گوناگون ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر دارند و از آنجا که قرآن از طرق گوناگون ارتباط ظریفی نیز میان این راه های مختلف هست یعنی حکمت و موعظه ی حسنه و مجادله ی نیکو مردم را به راه خداوند دعوت میکند هر یک از این راه ها شرطی دارد که سبب تحقق آن می شود و نیز مانعی دارد که تحقق آن را منتفی می سازد .

پس جهل سخت ترین مانع در برابر علم و حکمت نظری است و گناه ضخیم ترین حجاب در مقابل موعظه و حکمت عملی است. چنان که تعصب جاهلی، دین را نابود میسازد و به شدت از جدال احسن باز می دارد؛ همان گونه که ناشنوایی مانع شنیدن ندای وحی و نابینایی پرده ای برای نگاه کردن در قرآن و نیز گنگ بودن، مانع خواندن آن است، چنان که سنگینی سینه و تاریکی قلب و خاموشی نفس نیز مانع و پرده ی اعتراف و از موعظه پذیری و تزکیه و امثال آن، از اهداف عالی رسالت، بازدارنده است .

سخن حضرت رضا به این مطلب اشاره دارد لیکن مردم شوریده عقل گردیدند و از آنجا که نمی دانستند نسبت به حق کر و کور شدند؛ و لكن القوم تاهو و عموا و صموا عن الحق من حيث لا يعلمون؛ و این است فرموده ی خدای بزرگ : و من كان في هذه أعمى فهو في الآخرة أعمى و أضل سبيلاً » (1) ۱. سوره ی اسراء، آیه ی ۷۲ ) یعنی نسبت به حقایق موجود نابیناست؛ و ذلك قوله عز و جل : و من كان في هذه .... يعني أعمى عن الحقايق الموجودة .

مردم در این زمینه اختلاف داشتند به گونه ای که متحیر و سرگردان شدند و برای نجات از تاریکی به تاریکی پناه آوردند؛ بدین گونه که خداوند را با صفات خودشان وصف کردند و بیش از پیش از حق دور شدند ولی اگر خدای بزرگ را به صفات ویژه ی خودش و مخلوقات را به صفات خودشان می ستودند، قطعاً با فهم بیشتر و یقین فزون تر سخن میگفتند و اختلاف پدید نمی آمد ولی چون اسباب سرگردانی خود را خواستند درمانده شدند با آن که خداوند هر که را بخواهد به راه راست هدایت میکند؛ و إنما اختلف الناس في هذا الباب حتى تا هوا و تحيّروا و طلبوا الخلاص من الظلمة بالظلمة في وصفهم الله بصفة أنفسهم، فازدادوا من الحق بعداً ؛ و لو وصفوا الله عز و جل بصفاته و وصفوا المخلوقين بصفاتهم لنالوا بالفهم واليقين و لما اختلفوا، فلما طلبوا من ذلك ما تحيّروا فيه ارتبكوا والله يهدي من يشاء إلى صراط مستقيم .. (1) ۱ . مسند الإمام الرضا ، ج ۲، كتاب الاحتجاجات، ص ۹۰ ، ح ۳ . )

از این بیان شریف حضرت بر می آید چنان که گوش و چشم و حواس ظاهری دچار نابینایی و ناشنوایی و تحیر میگردند قلب و بصیرت و دیگر مشاعر باطنی نیز گرفتار این عوارض میشوند و نادانی به تحیر و دوری از حق در شناخت خداوند می انجامد؛ خداوندی که موجود مطلق و به دنیا و آخرت محیط است و بی مانند و فاقد شريك و نیز بدون دومی است؛ بدین معنا که او را استواری داده، یاری اش رساند و نگهداری اش کند. چون جهان هستی نیازمند کسی است که آن را استوار سازد و نگه دارد ولی آفریدگار غنی محض هیچ نیازی ندارد.

غرض آن که برای شناخت قرآن که از غیب سخن میگوید، شرطی وجود دارد و نیز مانعی که از شناخت جلوگیری میکند و انسانهای جاهل با اخلال در شرط شناخت سرگردان و نابینا و ناشنوا میگردند؛ لیکن اگر شرایط را فراهم آورند قطعاً به فهم و یقین میرسند. سخن حضرت رضا فواید بسیاری را در بردارد که در مباحث آینده به آن اشاره می شود ؛ ان شاء الله ...

مخاطب

کارشناسان و صاحبنظران

قالب

کتاب معارفی