رفتار های اخلاقی و اجتماعی امام رضا(ع)  ( صص74-77 ) شماره‌ی 5960

موضوعات

سيره امام رضا (عليه السلام) > سيره اجتماعی > تعامل با مردم > آداب مجالست و همنشينی با ديگران

خلاصه

عبید بغدادی گوید: مهمانی بر امام رضا وارد شد، شب نزد وی نشسته بود و با وی سخن میگفت که ناگهان چراغ کم نور شد، مرد مهمان دست دراز کرد تا چراغ را اصلاح کند امام او را از این کار بازداشت و خویشتن به اصلاح آن پرداخت. آنگاه فرمود: ما مردمی هستیم که از مهمان خود کار نمیکشیم

متن

مهمان نوازی

مهمان نوازی همواره در میان ملتها و اقوام پیشین رایج بوده و اسلام نیز آن را تأیید کرده و برای آن فضیلت و ارزش قایل است. از این رو اگر تمام کتابهای اخلاقی دنیا را بررسی نماییم در میان هیچ قوم و ملت و کتابهای اخلاقی بدان اندازه که ملت مسلمان و کتابهای اخلاقی اسلامی به مهمان اهمیت نداده است. از این رو در رفتار امام رضا نیز این موضوع مورد توجه بوده که نمونه هایی را یادآور می شویم.

آداب مهمانداری

عبید بغدادی گوید: مهمانی بر امام رضا وارد شد، شب نزد وی نشسته بود و با وی سخن میگفت که ناگهان چراغ کم نور شد، مرد مهمان دست دراز کرد تا چراغ را اصلاح کند امام او را از این کار بازداشت و خویشتن به اصلاح آن پرداخت.

آنگاه فرمود:

ما مردمی هستیم که از مهمان خود کار نمیکشیم!!!(۱)(بحار الانوار ۱۰۲٫۴۹؛ اعیان الشیعه ۱۵٫۲ کافی ۲۸۳٫۶ )

آب دادن به مهمان

ابوهاشم جعفری گوید در مجلس امام رضا نشسته بودم که بسیار تشنه شدم اما هیبت امام مانع شد که در مجلس و حضور آن بزرگوار آب درخواست نمایم خود امام آبی طلبید و یک جرعه از آن نوشید. آنگاه فرمود:

ای ابوهاشم بنوش که آب خنک و گوارایی است و من هم نوشیدم.

 پس از مدتی بار دیگر تشنه شدم حضرت نگاهی به خدمتکار کرد و فرمود:

شربتی از آب خاکه قند سویق را ترکن، آنگاه شکر بر آن بپاش.

سپس فرمود:

ای اباهاشم بنوش زیرا این تشنگی را بر طرف می سازد. (۱)(بحار الانوار ۴۸٫۴۹ )

محمد بن عبد الله قمی گوید:

نزد حضرت رضا بودم در حالی که بسیار تشنه بودم، نخواستم از حضرت آب درخواست نمایم خود آن بزرگوار آبی طلبید و از آن چشید، آنگاه به من داد و فرمود:

ای محمد بنوش که آب خنکی است، من نیز از آن نوشیدم. (۲)(عيون اخبار الرضا ۲۰۴٫۲؛ بحار الانوار ۳۱٫۴۹ ح ۵ )

در این دو روایت نکاتی قابل توجه است.

یکی از آنها عبارت است از این که نشان دهنده علم غیب و کرامت حضرت رضا است که از حالت درونی افراد با خبر میباشد. دیگر این که آن حضرت به فکر مهمان و برطرف کردن حاجت اوست هم چنین بیانگر تواضع آن حضرت است که تا این اندازه در پذیرایی مهمان اهتمام می ورزد.

گسترانیدن رختخواب خود برای مهمان

عبد الله بن مهران گوید احمد بن محمد بن ابی نصر بزنطی گفت:

خدمت حضرت رضا رسیدم صفوان بن یحیی و محمد بن سنان هم با من بودند، مدتی در خدمت آن جناب نشستیم. آنگاه حرکت کردیم. امام فرمود: ای احمد شما بنشین من هم بار دیگر نشستم، آن حضرت با من شروع به سخن کرد من مسایلی از آن جناب پرسیدم و آن حضرت پاسخ میداد تا این که مدتی از شب گذشت.

 هنگامی که تصمیم گرفتم از منزلش بیرون شوم، فرمود: ای احمد می روی یا می مانی؟ عرض کردم قربانت گردم هرگونه اراده فرمایی عمل خواهم کرد.

فرمود در این جا بمان اکنون همه مردم خوابیده اند و پاسبانان در شهر گردش میکنند. حضرت برخواست و به اطاق دیگری رفت من هنگامی که دیدم امام از اطاق بیرون شد. سجده شکر بجا آوردم، و گفتم حجت خداوند برای من ارزش قایل شده و مرا از میان دوستان انتخاب کرده و در منزل خود نگهداشت.

هنوز در سجده شکر بودم که دیدم با پای خود مرا متوجه ساخت و من برخاستم دست مرا گرفت و فشار داد و سپس فرمود: 

ای احمد على به ديدن صعصعة بن صوحان رفت هنگامی که از منزل او بیرون میشد فرمود ای صعصعه به برادرانت افتخار نکن که من به عیادت تو آمده ام اینک از خداوند بترس و متوجه اعمال خود باش .(۱ )( قرب الاسناد ۲۲۲؛ الخرائج والجرائح ۲۳۷؛ عیون اخبار الرضا ۲۱۲٫۲ ؛معجم رجال الحدیث ۲۳۷٫۲؛ بحار الانوار ۳۶٫۴۹ ح ۱۸ )

آری، امام رضا مهمان را گرامی میداشت و هرگز وی را از خود نمی راند سخنش این بود.

بدترین مردم کسانی هستند که خیرش به دیگران نرسد، تنها غذا بخورد و برده خود را شلاق زند. (۲)(تحف العقول ۵۲۶)

مخاطب

میانسال

قالب

سخنرانی ، کتاب داستان بلند و رمان