350 پرسش در محضر علی ابن موسی الرضا(ع)  ( صص 337-332 ) شماره‌ی 5846

موضوعات

سيره امام رضا (عليه السلام) > سيره فردی ‌ عبادی > حج و عمره > حج

خلاصه

فضل بن شاذان نیشابوری گوید حضرت رضا فرمود: اگر گفته شود چرا خلائق مأمور شده اند حج به جا آورند؟در جواب گفته می شود: لِعِلَّةِ الْوِفَادَةِ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ طَلَبِ الزِّيَادَةِ وَ الْخُرُوجِ مِنْ كُلِّ مَا اقْتَرَفَ الْعَبْدُ تَائِباً مِمَّا مَضَي . به خاطر وارد شدن بر خدای عز و جل و طلب فزونی و بیرون آمدن از گناهانی که بنده مرتکب شده و توبه نمودن از اعمال زشت گذشته و از نو آغاز کردن اعمال در آینده مضافاً به صرف اموال و به رنج انداختن ابدان و منصرف شدن از اهل و فرزند و بازداشتن نفس را از لذات و مسافرت نمودن در گرما و سرما و باقی ماندن بر آن مدت مدیدی زائد بر عبادات و طاعات دیگر با خضوع و خشوع و خاکساری. و علاوه بر این مصالح و حکم منافعی که در این عبادت بوده برای جمیع خلق می باشد.

متن

. علل احكام حج

فضل بن شاذان نیشابوری گوید حضرت رضا فرمود:

. ۱- اگر گفته شود چرا خلائق مأمور شده اند حج به جا آورند؟

در جواب گفته می شود:

لِعِلَّةِ الْوِفَادَةِ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ طَلَبِ الزِّيَادَةِ وَ الْخُرُوجِ مِنْ كُلِّ مَا اقْتَرَفَ الْعَبْدُ تَائِباً مِمَّا مَضَي .

به خاطر وارد شدن بر خدای عز و جل و طلب فزونی و بیرون آمدن از گناهانی که بنده مرتکب شده و توبه نمودن از اعمال زشت گذشته و از نو آغاز کردن اعمال در آینده مضافاً به صرف اموال و به رنج انداختن ابدان و منصرف شدن از اهل و فرزند و بازداشتن نفس را از لذات و مسافرت نمودن در گرما و سرما و باقی ماندن بر آن مدت مدیدی زائد بر عبادات و طاعات دیگر با خضوع و خشوع و خاکساری.

و علاوه بر این مصالح و حکم منافعی که در این عبادت بوده برای جمیع خلق می باشد.

آنچه گفته شد به خاطر آن است که در بندگان رغبت و میل به باری تعالی پیدا شده و در عین حال خشیت و ترس نیز از جناب اقدس الهی در دل داشته و نیز قساوت از قلبشان برطرف شده و خساست و دنائت از نفسشان زائل گشته و نسیان ذکر و انقطاع رجاء و آرزو از او دور گشته و حقوق تجدید شده و نفوس از فساد ممنوع واقع شوند. 

از اینها گذشته منافع در این عبادت برای جمیع بندگان میباشد، اهل مشرق و اهل مغرب ساکنین در خشکی و انسانهای در دریا حاجی ها و غیر حاجیها تجار و غیر تجار، فروشنده و مشتری کاسب و مسکین، مکاری و فقیر 

دیگر از منافع این عبادت اداء شدن نیازمندیهای اهل نواحی و اطراف در اماکنی که ممکن است برای حج اجتماع نمایند میباشد و از تمام مهم تر این است که در برگزاری مراسم حج تفقه در دین برای حاجی ها پیدا شده و اخبار ائمه هدی را به تمام مواضع و بلاد نقل میکنند و دیگران نیز از آنها منتفع می شوند چنانچه در عصر حضور ائمه از اطراف و اکناف و بلاد دور و نزدیک که مردم برای انجام مراسم حج در مکه حضور به هم می رساندند محضر مبارک حضرات ذوات مقدسه ائمه الله مشرف می شدند و آنچه از آن بزرگواران میشنیدند را برای اهالی بلاد خود بازگو می کردند و بدین ترتیب آنها نیز از علوم اهل بيت المنتفع می شدند چنانچه حق تعالی در قرآن فرموده

فَلَوْلَا نَفَرَ مِن كُلِّ فِرْقَةٍ مِّنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ چرا از هر طائفه ای جمعی برای جنگ و گروهی نزد رسول برای آموختن علم مهیا نباشند؟ تا آن علمی را که آموخته اند به قوم خود بیاموزند که قومشان هم شاید خدا ترس شده و از نافرمانی حذر کنند.

. ۲- اگر گفته شود چرا مردم تنها به یک حج امر شده اند نه بیشتر؟ در جواب گفته میشود

 لِأَنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَي وَضَعَ الْفَرَائِضَ عَلَى أَدْنِي الْقَوْمِ قُوَّةً كَمَا قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدَى ....

زیرا خداوند تبارک و تعالی فرائض و واجبات را بر اساس قوه و نیروی ضعیف ترین مردم وضع و جعل فرموده چنانچه خود در قرآن فرموده: فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدی پس آنچه از قربانی میسور و ممکن شد مقصود گوسفند است تا قوی و ضعیف هر دو بتوانند آن را قربانی نمایند و همچنین است سائر فرائض یعنی آنها نیز بر اساس قوه و نیروی اضعف مردم وضع و جعل شده اند و از جمله این واجبات است حجی که در طول عمر یک بار واجب میباشد چه آن که این مقدار بر همگان میسور است سپس کسانی که قوه و توان بیشتر دارند در آن راغب شده و به مقدار طاقت و توانایی خود مرات دیگر به این عمل مبادرت میکنند.

. ۳- اگر گفته شود برای چه خلائق امر شده اند که در بین عمره و حج از محرمات محل شده و تمتع ببرند؟

در جواب گفته می شود:

ذلِكَ تَحْفِيفٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَ رَحْمَةٌ لِأَنْ يَسْلَمَ النَّاسُ فِي إِحْرَامِهِمْ وَ لَا يَقُولَ ذَلِكَ عَلَيْهِمْ ....

این تخفیفی است از ناحیه پروردگار و رحمتی است از جانب حضرتش به بندگان تا آنها در احرامشان سالم بمانند و محروم بودنشان از لذائذ طول نکشد تا فساد بر آنها وارد گردد.

و این که حج و عمره جميعاً واجب بوده لذا اگر بین این دو خروج از احرام و تمتع از لذات نمیبود بسا مردم به واسطه طول کشیدن احرام عمره را معطل گذارده و رهایش مینمودند لذا برای پیشگیری از آن در بین حج و عمره تمتع مشروع گردید و باید توجه داشت که حج مفرد و جدا از عمره نیست بلکه هر دو با هم میباشند منتهی به خاطر مصالح یاد شده بین آنها تمتع فاصله گردیده. 

علت دیگر برای تمتع آن است که بدین وسیله طواف بیت برای حاجی ممنوع و محظور نمیگردد چه آن که محرم وقتی در عمره اش طواف نمود محل میشود و از احرام در می آید از این رو اگر تمتع نمی بود مقصود محرم شدن به احرام حج بعد از خارج شدن از احرام عمره میباشد حاجی نمیتوانست برای حجش طواف زیارت را بجا آورد زیرا فرض آن است که به واسطه طواف در عمره احرامش فاسد شد یعنی شخص از احرام درآمد پس پیش از اداء حج از احرام خارج گردیده است و نمی تواند اعمال حج را بجا آورد.

علت دیگر آن که بسا در احرام عمره بر مردم قربانی و کفاره واجب می گردد لذا چون قربانی کرده و شتر نحر مینمایند و آن را به مسلمین صدقه میدهند و بدین ترتیب تقرب به حق تعالى می جویند و این در صورتی ممکن است که از احرام عمره بیرون آمده باشند و الا ریختن خون و قربانی آنها باطل بوده و تصدقشان بر مسلمین فاسد و بدین ترتیب تقرب الى الله نمی توانند پیدا کنند لذا برای پیشگیری از این امور بین عمره و حج تمتع وضع و جعل گردید.

. ۴- اگر سؤال شد چرا وقت انجام حج در دهه ذی حجه قرار داده شده نه مقدم و نه مؤخر از آن؟ در جواب گفته می شود:

قَدْ يَجُوزُ أَنْ يَكُونَ لِمَا أَوْجَبَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ يُعْبَدَ بِهَذِهِ الْعِبَادَةِ وَضَعَ الْبَيْتَ وَ الْمَوَاضِعَ فِي أَيَّامِ التَّشْرِيق

ممکن است بگوییم وقتی حق تعالی این عبادت را بر بندگان واجب کرد بیت و مواضع عبادت مثل منی و عرفات و مشعر را در ایام تشریق وضع و جعل فرمود و اولین کسانی که حج را انجام دادند فرشتگان بودند که در همین وقت طواف کردند پس حق تعالی برای بندگان آنچه را فرشتگان از نظر افعال و فرمان بجا آوردند تا روز قیامت سنت قرار داد.

اما انبیاء حضرات آدم ،نوح ابراهیم ،موسی عیسی و محمد صلوات الله عليهم اجمعین و غیر ایشان از انبیاء دیگر در همین وقت حج بجا آوردند پس خداوند آن را در اولادشان تا روز قیامت سنت قرار داد».

. هـ اگر گفته شود چرا خلائق امر به احرام شده اند؟

در جواب گفته می شود:

لِأَنْ يَحْشَعُوا قَبْلَ دُخُولِهِمْ حَرَمَ اللَّهِ وَ أَمْنَهُ وَ لِئَلَّا يَلْهُوا وَ يَسْتَغِلُوا بِشَيْءٍ مِنْ أُمُورِ الدُّنْيَا وَزِينَتِهَا وَ لَذَّاتِهَا ....

برای این که قبل از داخل شدن به حرم خدا و امن او خاشع و خاضع بوده و نیز به خاطر آن که به کار لهو و امور دنیایی و زینت و لذات آن خود را مشغول نکنند و همچنین نسبت به آنچه قصد کرده اند صابر بوده و اقبال داشته باشند مضافاً به آنچه در احرام است از تعظیم حق عز و جل و خاکسار نمودن خود و ورود به حضرت حق در حالی که امید ثوابش را داشته و از عقابش خائف و بیمناک بوده و به طرفش با خضوع و خشوع و خواری روی آور میباشند و صلى الله على محمد و آله اجمعين».

عبد الواحد بن محمد بن عبدوس نیشابوری عطار از علی بن محمد بن قتيبه نيشابوري نقل کرده که وی گفت: وقتی این علل و اسرار را از فضل بن شاذان شنیدم به او گفتم آیا این علل را استنباط کردی و از نتائج عقل خودت بوده یا آنها را از معصوم شنیده یا روایت کرده ایی؟

گفت من مراد خدا از آنچه فرض کرده است را ندانسته و مقصود رسولش به را از آنچه تشریح فرموده آگاه نبوده و هیچ یک از احکام مشروعه مذکور را من معلل نساخته و از نزد خود سرش را بیان نکردم بلکه تمام را از مولا و سرور خود حضرت ابی الحسن على بن موسى الرضا چندین مرتبه شنیدم لذا تمام را جمع کرده و به بیان مذکور تقریر نمودم. 

به او گفتم من از تو نقل و روایت بکنم که حضرت علی بن موسی الرضا چنین فرمودند؟ 

گفت: آری.

مخاطب

میانسال ، کارشناسان و صاحبنظران

قالب

سخنرانی ، کارگاه آموزشی ، کتاب معارفی