پیروز حقیقی  ( صص 51-44 ) شماره‌ی 5738

موضوعات

سيره امام رضا (عليه السلام) > سيره سياسی > ولايتعهدی > تعامل مامون با امام (عليه السلام) > سبب درخواست مامون از امام برای قبول خلافت و امامت

خلاصه

روشن شد که مامون از بازی در پیش گرفته خود، هدفی جز تفوق بر مشکلات خویش نداشت او میخواست پایه های حکومت خویش و خلافت عباسیان را استوار کند. اکنون این پرسش مطرح است که در برابر این بازی امام علیه السلام چه موضعی اتخاذ کرد؟ آیا امام عرصه را برای مامون فراخ گذاشت تا به آرزوهای خویش برسد؟ یا ایشان نیز برنامه هایی خاص برای خود داشت و میکوشید به هدف هایش دست یابد؟ حقیقت آن است که امام رضا علیه السلام - توانست با تدبیر و برنامه ی خردمندانه ی خویش، راه هر گونه فرصت طلبی را بر مامون ببندد. مامون نیز چنان با یاس و سرافکندگی رو به رو شد که به ناچار به کشتن امام روی آورد.

متن

فصل چهارم

موضعگیری امام در برابر توطئه ولایت عهدی

روشن شد که مامون از بازی در پیش گرفته خود، هدفی جز تفوق بر مشکلات خویش نداشت او میخواست پایه های حکومت خویش و خلافت عباسیان را استوار کند. اکنون این پرسش مطرح است که در برابر این بازی امام علیه السلام چه موضعی اتخاذ کرد؟

آیا امام عرصه را برای مامون فراخ گذاشت تا به آرزوهای خویش برسد؟ یا ایشان نیز برنامه هایی خاص برای خود داشت و میکوشید به هدف هایش دست یابد؟

حقیقت آن است که امام رضا علیه السلام - توانست با تدبیر و برنامه ی خردمندانه ی خویش، راه هر گونه فرصت طلبی را بر مامون ببندد. مامون نیز چنان با یاس و سرافکندگی رو به رو شد که به ناچار به کشتن امام روی آورد.

اقدامات امام رضا - عليه السلام -

از آن جا که مامون مصمم بود نقشه های خود را از راه ولی عهد ساختن امام - علیه السلام - اجرا کند و امام علیه السلام هم چاره ای جز پذیرفتن آن نداشت، دیگر طبیعی بود که امام وسایل مقابله با مامون را طی برنامه ای دقیق فراهم آورد تا هدفهای پلید مامون را - که کوچک ترین آن ها لطمه زدن به حیثیت معنوی و اجتماعی امام بود - خنثی گرداند.

برنامه ی امام در این جهت بسیار دقیق و متقن طرح شد که در شکست توطئه ی مامون پیروزی هایی به دست آورد و مانع رسیدن مامون به بسیاری از هدف هایش شد؛ آن هم به گونه ای که مسیر امور به سود امام و به زیان مامون جریان یافت

امام رضا - علیه السلام - به صور گوناگونی برای رو به رو شدن با توطئه های مامون اتخاذ موضع کرد که مامون آنها را پیشتر به حساب نیاورده بود.

الف) افشاگری نسبت به تحمیلی بودن ولایت عهدی

۱. خودداری از پذیرش پیشنهاد مامون در مدینه

امام تا وقتی که در مدینه بود از پذیرفتن پیشنهاد مامون خودداری کرد و آن قدر سرسختی نشان داد تا بر همگان معلوم بدارد که مامون به هیچ قیمتی از او دست برنمی دارد حتی در برخی متون تاریخی به این نکته اشاره شده است که رفتن امام از مدینه به مرو با اختیار خود ایشان صورت نگرفت و اجبار محض بود.

اتخاذ چنین موضع سرسختانه ای برای آن بود که مامون بداند که امام دستخوش نیرنگ وی قرار نمی گیرد و به خوبی به توطئه ها و هدفهای پنهانی اش آگاهی دارد. تازه با این شیوه امام توانسته بود شک مردم را نیز پیرامون آن رویداد برانگیزد.

نیاوردن خانواده به مرو

مامون از امام خواسته بود که از خانواده اش هر که را می خواهد همراه خویش به مرو بیاورد ولی امام با خود هیچ کس حتی فرزندش امام جواد عليه السلام - - را هم نیاورد در حالی که آن یک سفر کوتاه نبود، سفر ماموریتی بس بزرگ و طولانی بود که باید امام طبق گفته ی مامون رهبری امت اسلامی را به دست بگیرد. امام حتی می دانست که از آن سفر برایش بازگشتی وجود ندارد.

- اعلام همبستگی ولایت با توحید

در نیشابور امام با نمایاندن چهره ی محبوبش برای صدها هزار تن از مردم استقبال کننده حدیث زیر را خواند:

کلمه توحید (لا اله اله الله در من (پروردگار است ، پس هر کس به در من وارد شود از کیفرم مصون می ماند.

در آن روز این حدیث را حدود بیست هزار نفر به محض شنیدن از زبان امام نوشتند و این رقم با توجه به کم بودن تعداد باسوادان در آن ایام بسیار اعجاب انگیز است.

امام در آن شرایط مسایل فرعی دین و زندگی مردم را عنوان نکرد. از نماز و روزه و از این قبیل مطالب چیزی را گفتنی نداشت و نه مردم را به زهد در دنیا و آخرت سازی تشویق کرد امام حتی از آن موقعیت شگرف برای تبلیغ به نفع خویش نیز سود نجست و با آن که در سفر سیاسی به مرو بود هرگز مسایل سیاسی یا شخصی خویش را با مردم در میان ننهاد.

بجای همه ی این ها امام به عنوان رهبر حقیقی مردم توجه همگان را به مساله ای معطوف نمود که مهم ترین مساله ی زندگی حال و آینده شان به شمار می رفت.

آری امام در آن شرایط حساس فقط بحث توحید را پیش کشید، چه توحید پایه هر زندگی با فضیلتی است که ملتها به کمک آن از هر نگون بختی و رنجی رهایی می یابند. اگر انسان توحید را در زندگی خویش گم کند همه چیز را از باخته است.

رابطه ی مساله ی ولایت با توحید

پس از خواندن حدیث توحید ناقه ی امام به راه افتاد ولی هنوز دیدگان هزاران انسان شیفته به سوی او بود همچنان که مردم غرق در افکار خویش بودند و یا به حدیث توحید میاندیشیدند ناگهان ناقه ایستاد و امام سر از عماری بیرون آورد و کلمات جاویدان دیگری به زبان آورد، با صدای رسا فرمود:

کلمه توحید شرطی هم دارد، و آن شرط من هستم. 

در اینجا امام یک مساله بنیادی دیگری را عنوان کرد یعنی مساله ی ولایت که همبستگی زیادی با توحید دارد. 

آری اگر ملتی خواهان زندگی با فضیلتی است پیش از آن که مساله ی رهبری حکیمانه و دادگرانه برایش حل نشده است هرگز امورش به سامان نخواهد رسید. اگر مردم به ولایت نگروند جهان صحنه ی تاخت و تاز ستمگران و طاغوتها خواهد بود که برای خویشتن حق قانون گذاری که مختص خداست قایل میشوند و با اجرای احکامی غیر از حکم خدا جهان را به وادی بدبختی شقاوت سرگردانی و بطالت خواهند کشاند .

اگر به راستی رابطه ی ولایت با توحید را درک کنیم، در می یابیم که گفته ی امام و آن شرط، با یک مساله ی شخصی آن هم به نفع خودایشان، سر و کار نداشت بلکه یک موضوع اساسی و کلی را می خواست با این بیان خاطر نشان کند، لذا پیش از خواندن حدیث مزبور، سلسله ی آن را هم ذکر می کند و به ما می فهماند که این حدیث کلام خداست که از زبان پدرش و جدش و دیگر اجدادش تا رسول خدا شنیده شده است. چنین شیوه ای در نقل حدیث از امامان ما بسیار کم سابقه دارد مگر در موارد بسیار نادری مانند اینجا که امام میخواست مساله ی رهبری امت را به مبدأ اعلی و خدا پیوسته سازد.

رهبری امام از سوی خدا تعیین شده بود نه از سوی مامون امام در نیشابور از فرصت برای بیان این حقیقت سود جست و در برابر صدها هزار تن خویشتن را به حکم خدا امام مسلمانان معرفی کرد. بنابراین، بزرگ ترین هدف مامون را با این آگاهی بخشیدن به توده ها درهم کوبید، چه او میخواست که با کشاندن امام به مرو از وی اعتراف بگیرد که حکومت او و بنی عباس یک حکومت قانونی است. 

امام بر ولایت خویش در فرصتهای گوناگون تاکید می نمود، حتی در سند ولی عهدی و حتی در کتاب جامع اصول و احکام اسلام که به تقاضای مامون نوشته بود در این کتاب نام دوازده امام با آن که هنوز چند تن از آنان متولد نشده بودند ذکر شده است. در مباحثات علمی که با حضور مامون تشکیل می شد امام رضا - علیه السلام - هر بار که فرصت می یافت، حقانیت این امامان را برای دانشمندان اثبات می کرد.

مخاطب

میانسال

قالب

کتاب معارفی