مقام امامت
عبد العزیز بن مسلم گوید:
در مرو خدمت حضرت رضا بودیم روز جمعه در مسجد جامع مرو اجتماع کردیم از موضوع امامت و کثرت اختلاف مردم در این موضوع سخن به میان آمد.
من خدمت امام رسیدم و از مباحثات مردم در این مورد با وی گفتگو کردم. امام رضا تبسمی کرد و فرمود:
يَا عَبْدَ الْعَزِيزِ جَهِلَ الْقَوْمُ وَ خَدِعُوا مِنْ أَدْيَانِهِمْ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَي لَمْ يَقْبِضُ نَبِيَّهُ حَتَّى أَكْمَلَ لَهُ الدِّينَ وَ أَنْزَلَ عَلَيْهِ الْقُرْآنَ ....(متن روایت طولانی است و به جهت حفظ اختصار حذف شده است. جهت مطالعه متن روایت میتوانید ر.ك: الايضاح : ۵۹؛ الکافی ۱: ۱۹۸ ح ۱؛ عیون اخبار الرضا ١٩٥:٣ ح ۱؛ امالی شیخ صدوق: ۷۷۳ ۱۰۴۹؛ اكمال الدين : ٦٧٥ ٣١؛ معاني الاخبار : ٩٦ ٢؛ تحف العقول: ٤٣٦؛ الاحتجاج ٢٢٦:٢)
ای عبد العزیز مردم نادانند و در آراء و نظریات، مکر و فریب و خدعه می کنند و فریب عقائد خود را خورده اند.
خداوند متعال پیغمبر خود را هنگامی قبض روح کرد که دینش را کامل گردانیده بود و قرآن را که در آن بیان هر چیزی هست و احکام حلال و حرام و حدود و احکام و آنچه مردم به آن نیاز دارند به طور کامل در آن میباشد فرو فرستاد.
خداوند متعال فرمود: ما در کتاب چیزی فرو گذار نکردیم انعام: ۱۳۸، و در حجة الوداع که روزهای آخر عمرش را می گذرانید پروردگار آیه شریفه: «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ مائده: ۳ را فرستاد و نعمت خود را تمام کرد.
موضوع امامت از تمامیت دین است که دین بوسیله آن کامل می گردد.
حضرت رسول الله قبل از اینکه از جهان رخت بربندد دستورات دین را برای مردم روشن کرد و راه آنها را واضح و روشن باز گذاشت و مسلمانان به طرق حق راهنمایی شدند.
رسول اکرم به علی بن ابیطالب الله را برای مسلمانان پیشوا و راهنما قرار داد و هر چه امت به آن نیاز داشتند برای آنان بیان کرد. هر کس گمان کند که خداوند دین خود را تکمیل نکرده است، کتاب خدا را انکار نموده و هر کس کتاب خدا را انکار کند کافر است. آیا این مردم قدر امام را میدانند و موقعیت امامت را در میان امت میدانند که تا در مورد انتخاب امام اختیار داشته باشند.
امامت به اندازه ای مقامش بلند و جایگاهش رفیع و عمیق است که عقول مردم، حقیقت و کنه آن را درک نمیکند، و با رأی و نظریات خود نمی توانند اهمیت امامت را درک کنند و یا با اختیار و انتخاب خود امامی را برگزینند.
امامت مقامی است که ابراهیم خلیل از طرف خداوند به آن مقام برگزیده شد و این مقامی بود که بعد از نبوت و مقام خلت به آن حضرت تفویض گردید.
مقام امامت که سومین مقام حضرت ابراهیم بود از طرف پروردگار به وی تفویض شد و این خود فضیلتی بود که ابراهیم به آن مشرف گردید.
خداوند متعال در قرآن مجید میفرماید: «إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا؛ تو را برای مردم امام برگزیدم بقره: ١٢٤».
حضرت ابراهیم از روی خوشحالی گفت: «قَالَ وَمِن ذُرِّيَّتِي خداوندا فرزندان مرا نیز امام و رهبر قرار بده، خداوند در پاسخ او فرمود: «لَا يَنَالُ عَهْدِى الظَّالِمِينَ؛ پیمان و عهد من به ستمکاران نرسد این آیه شریفه امامت ستمکاران را تا روز قیامت باطل ساخت و باید برگزیدگان به این مقام انتخاب گردند بعد از آن خداوند متعال امامت را گرامی داشت و آن را در ذریه حضرت ابراهیم که پاک و برگزیده بودند قرار داد.
و فرمود: «وَ وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَقَ وَيَعْقُوبَ نَافِلَةً وَكُلًّا جَعَلْنَا صَالِحِينَ وَجَعَلْتَهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءَ الزَّكَاةِ وَكَانُوا لَنَا عَبِدِينَ؛ و او را پسری چون اسحاق بخشیدیم و فرزندزاده ای چون یعقوب را به فزونی دادیم و همه را نیکوکاران و شایستگان گردانیدیم. و ایشان را امامانی قرار دادیم که به فرمان و دستور ما راه نمایند، و به آنان کارهای نیک کردن و برپا داشتن نماز و دادن زکات را وحی کردیم و آنان نیز به عبادت ما پرداختند - انبیاء: ۷۲ و ۷۳
مقام امامت در ذریت آن حضرت باقی ماند و آنها این مقام را از یک دیگر ارث میبردند تا آنگاه که نبوت به حضرت رسول عليه واله رسید خداوند متعال در این مورد فرمود: «إِنَّ أَوْلَى النَّاسِ بِإِبْرَاهِيمَ لَلَّذِينَ اتَّبَعُوهُ وَهَذَا النَّبِيُّ وَالَّذِينَ ءَامَنُوا وَاللَّهُ وَلِيُّ الْمُؤْمِنِينَ؛ براستی نزدیکترین مردم به ابراهیم آنانند که او را پیروی کردند و این پیامبر و آنان که به این پیامبر ایمان آورده اند و خداوند ولی و سرپرست أهل ایمان است - آل عمران: ٦٨
مقام امامت مخصوص حضرت و قرار گرفت و پیغمبر اکرم نیز این مقام را به آن جناب تفویض کرد.
واگذاشتن مقام امامت به علی به امر پروردگار انجام گرفت، و این دنبال همان سنتی بود که از زمان حضرت ابراهیم جریان داشت.
پس از علی مقام امامت در ذریه ی آن حضرت که از برگزیدگان بودند قرار گرفت برگزیدگانی که علم و ایمان از طرف خداوند به آنها عطا شده است و خداوند در قرآن مجید فرمود: وَقَالَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَالْإِيمَانَ لَقَدْ لَبِثْتُمْ فِي كِتَابِ اللَّهِ إِلَى يَوْمِ الْبَعْثِ ؛ و کسانی که ایشان را دانش و ایمان داده اند به آنان گویند: هر آینه در نوشته خدای تا روز رستاخیز درنگ کرده اید - روم: ٥٦) امامت در فرزندان علی تا روز قیامت خواهد بود، زیرا بعد از محمد علی پیغمبری نیست پس از کجا این نادان ها امام را انتخاب می کنند.
امامت مقام انبیاء و میراث اوصیاء است امامت جانشین خدا و رسول و امير المؤمنین میباشد و میراث حسن و حسین است. امامت در اختیار گرفتن امور دین و نظم و انتظام جامعه مسلمین و اصلاح امور دنیا و به عزت رسانیدن مؤمنین است. امامت اصل و اساس اسلام است پایه های دین مقدس به آن بستگی دارد و فروعات آن به امامت وابسته است.
با راهنمائی امام نماز زکات روزه حج و جهاد انجام می گیرد، و صدقات و اموال و فیء غنائم بی تاخت و تاز و خونریزی از مردم اخذ میشود و در مصارف خود مصرف می گردد.
امام است که حدود و احکام دین را امضاء می کند و حقوق اشخاص را مراعات مینماید و کشور اسلام را از دست دشمنان محفوظ نگه میدارد و مرزها را حفظ می کند.
امام حلال خداوند را حلال و حرام آن را حرام می کند و در جامعه اسلامی حدود خداوند را جاری می سازد و از دین پروردگار دفاع می نماید و مردم را با حکمت و دانش به طرف پروردگار دعوت می کند و آنان را با پندهای نیکو و حجت های بالغه راهنمایی می نماید. امام مانند ستاره فروزان و آفتاب تابان است که روشنائی آن همه عالم را فرا گرفته و خود در جای بلندی است که دست احدی به آن نمی رسد و دیدگان آن را در نمی یابند.
امام مانند ماه تابان و نور ،فروزان و چراغ درخشان و ستاره راه نما در شبهای تاریک در بیابانها و دریاها میباشد .
امام آب گوارا برای تشنگان و دلیل هدایت و نجات دهنده از لغزش ها است.
امام مانند آتش در بلندی است که مردم از آن هدایت می گردند و گرمائی است که به وسیله آن خود را گرم می کنند.
امام راهنمایی است که آدمی را از مهلکه ها نجات می دهد، و هر کس امام را ترک گوید در هلاکت گرفتار می گردد.
امام ابر بارنده و باران ریزنده و آفتاب درخشنده، و آسمان سایه افکنده و زمین پهن شده و چشمه جوشنده و آب گاه و باغ سرسبز و خرم است.
امام مونس و رفیق و پدر مهربان و برادر همزاد و مادر مهربان نسبت به فرزند کوچک است.
امام پناه بندگان در هنگام رسیدن مصیبت های بزرگ می باشد.
امام امین خدا در میان مخلوقات و حجت پروردگار در میان بندگان و جانشین خداوند در شهرها.
امام مردم را به طرف خدا دعوت میکند و از محرمات پروردگار دفاع می نماید.
امام از گناهان پاک و از هر عیب و نقصی منزه است. امام از علم مخصوص برخوردار و به حلم و بردباری موصوف است، امام نظام دین و عزت مسلمین بوده و کافران و منافقان را هلاک می سازد.
امام یگانه روزگار است که هیچ کسی با او قرین نیست و عالمی با وی برابری ندارد و مانند او کسی نیست و کسی را نمی توان به جای او گذاشت.
امام فضل و دانش را بدون کسب و تعلیم فرا می گیرد، و خداوند وهاب، علم را به آنان عطا می کند.
پس چه کسی می تواند امام را بشناسد و یا بتواند امام را انتخاب کند، چه اندازه مردم از مطلب دورند.
عقول مردم در این وادی سرگردان و اندیشه آنها از درک حقائق ناکام است.
خردها در این موضوع حیران و چشم ها کور میباشند، بزرگان در این وادی کوچک شده و حکماء و دانایان سرگردان گردیده و بردباران از درک آن قاصرند خطباء نمیتوانند در این موضوع خطبه بخوانند.
خردمندان به جهل خود اعتراف کرده و شعراء زبانشان بند آمده و ادیبان از فهم آن ناتوان شده و بلیغان زبان بند گردیده اند.
اینان قدرت ندارند مقام آنها را وصف کرده و یا فضیلتی از فضائل امام را بیان کنند و به عجز و ناتوانی و تقصیر خود در این موضوع اعتراف دارند چگونه میتوانند امام را با صفات او وصف کرده و یا او را به حقیقت تعریف نمایند.
علماء و دانایان قدرت ندارند امر امام را درک کنند و کسی نیست که بتواند جای امام را بگیرد و جامعه را از وجود او بی نیاز کند، نه خیر هرگز مردم نخواهند توانست امام را به واقع بشناسند.
امام مانند ستاره است که کسی نمیتواند بر آن دستیابد و یا به حقیقت او را وصف کند پس مردم از کجا قدرت دارند امام را انتخاب نمایند و کجا عقل آنها به این موضوع خواهد رسید و در کجا مانند این یافت می گردد.
آیا گمان میکنید که این فضائل و خصوصیات در غیر آل رسول پیدا می شود.
به خداوند سوگند نفس آنها خودشان را تکذیب کرده و اباطیل آنان به آرزوهای دور و دراز کشانیده است. مردم به جایگاه بلند و صعب العبوری بالا رفته اند که از آن مقام بلند قدم هایشان خواهد لغزید و بر زمین افکنده خواهند شد.
در انتخاب امام به عقل ناقص خود مناضله کردند و به رأی باطل خویش به مبارزه برخاستند و چیزی جز دوری از حق را بدست نیاورند، «خداوند آنان را بکشد که دروغ و افتراء بستند توبه: ۳۰.
آنان مقام مشکلی را برای خود اتخاذ کرده، و سخنان دروغ گفته و افتراء بسته و از طریق حق و صراط مستقیم منحرف شدند، و در حیرت و سرگردانی فرو رفتند - نساء : ١٦٧ و از روی بصیرت و بینش امام را ترک کردند.
شیطان کارهای آنها را در نظرشان جلوه داده و آنان را از راه حق بازداشت در حالی که آنها راه درست را تشخیص داده بودند و حق را از ناحق تمیز می دادند عنکبوت: ۱۳۸
آنها از امامی که خداوند و پیغمبرش اختیار کرده بودند اعتراض نمودند و از امامی که خود انتخاب کرده بودند متابعت نمودند در صورتی که قرآن آنان را مخاطب قرار داده و فرموده
وَرَبُّكَ يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ وَتَخْتَارُ مَا كَانَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ سُبْحَانَ اللَّهِ وَتَعَالَى عَمَّا يُشْرِكُونَ - قصص : ٦٨.
و نیز فرموده: «وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلَا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَى اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَمْرًا أَن يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ احزاب : ١٣٦، و همچنین فرموده: «ما لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ أَمْ لَكُمْ كِتَابٌ فِيهِ تَدْرُسُونَ إِن لَكُمْ فِيهِ لَمَا تَخَيَّرُونَ أَمْ لَكُمْ أَيْمَانُ عَلَيْنَا بَلِغَةٌ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ إِنَّ لَكُمْ مَا تَحْكُمُونَ سَلْهُمْ أَيُّهُم بِذَلِكَ زَعِيمُ أَمْ لَهُمْ شُرَكَاءُ فَلْيَأْتُوا بِشُرَكَاهِمْ إِن كَانُوا صَادِقِينَ ) - قلم : ٣٦-٤١).
و نیز فرمود: «أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْءَانَ أَمْ عَلَى قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا محمد: ٢٤ یا اینکه گفته شود وَطُبِعَ عَلَى قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لَا يَفْقَهُونَ توبه: ۱۸۷ و یا اینکه قَالُوا سَمِعْنَا وَهُمْ لَا يَسْمَعُونَ إِنَّ شَرِّ الدَّوَاتِ عِندَ اللَّهِ الصُّمُّ الْبُكُمُ الَّذِينَ لَا يَعْقِلُونَ وَلَو عَلِمَ اللَّهُ فِيهِمْ خَيْرًا لَّأَسْمَعَهُمْ وَلَوْ أَسْمَعَهُمْ لَتَوَلَّوا وَهُم مُّعْرِضُونَ انفال: ۲۱-۲۳ و یا اینکه قَالُوا سَمِعْنَا وَعَصَيْنَا - بقره: ١٩٣.
امامت فضل خداوند است که به هر کس بخواهد عطا می کند و پروردگار دارای فضل بزرگی است حدید: ۲۱». آنان چگونه می توانند امام را انتخاب کنند در صورتی که امام عالم است و نادانی در آن راه ندارد و نگهبانی است که از زیر دستان حمایت کرده و آنها را تنها نمی گذارد.
امام معدن قداست و پاکی و مرکز عبادت و زهد و علم است، امام به دعوت مخصوص پیغمبر معرفی شده و از ذریه پاک حضرت زهراء بتول می باشد، در نسب آن هیچ غل و غشی وجود ندارد، و هیچ صاحب حسبی به آن نمی رسد.
امام از خاندان قریش و نسل هاشم میباشد.
امام از عترت حضرت رسول بوده و با رضایت خداوند متعال برگزیده میشود امام شریف ترین اشراف و فرعی از خاندان عبد مناف است، علمش همواره در تکامل و حلمش کامل میباشد در امامت متبحر و در سیاست ماهر و عالم است اطاعتش بر بندگان واجب و همواره به اوامر خداوند متعال قیام و اقدام می کند بندگان خدا را نصیحت کرده و دین خدا را حفظ می نماید. پیغمبران و پیشوایان همواره موفق به توفیقات الهی هستند و از علوم خفیه پروردگار و حکمت و دانش او برخوردار می گردند و دیگران از این موهبت محروم میباشند.
علم و دانش آنها از علوم اهل زمانشان بالاتر است و خداوند متعال می فرماید: «أَفَمَنْ يَهْدِى إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَن يُتَّبَعَ أَمِّن لَّا يَدِى إِلَّا أَن يُهْدَى فَمَا لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ - يونس : ١٣٥.
و هم چنین خداوند متعال فرموده: « يُؤْتِي الْحِكْمَةَ مَن يَشَاءُ وَمَن يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْرًا كَثِيرًا - بقره: ۲۶۹»، خداوند متعال در باره طالوت ميفرمايد: «إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَنَهُ عَلَيْكُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةٌ فِي الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ وَاللَّهُ يُؤْتِي مُلْكَهُ مَن يَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ - بقره: ٢٤٧). و به پیغمبر خود الله فرمود: «وَأَنزَلَ اللهُ عَلَيْكَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَعَلَّمَكَ مَا لَمْ تَكُن تَعْلَمُ وَكَانَ فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكَ عَظِيمًا نساء: ۱۱۳ و در باره ائمه اهل بیت فرموده: «أَمْ يَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلَى مَا ءَاتَنهُمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ، فَقَدْ ءَاتَيْنَا ءَالَ إِبْرَاهِيمَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَمَا تَيْنَهُم مُّلْكًا عَظِيمًا (3) فَمِنْهُم مِّنْ ءَامَنَ بِهِ، وَمِنْهُم مِّن صَدَّ عَنْهُ وَكَفَى بِجَهَنَّمَ سَعِيرًا - نساء : ٥٤-٥٥.
هر گاه خداوند بنده ای را برای امور بندگانش انتخاب کرد، به او شرح صدر عطاء میکند و دل او را از علم و حکمت سیراب می گرداند و به او از علوم خود الهام مینمایند، پس از این از پاسخ سؤالات باز نمی ماند و در طریق صواب حیران و سرگردان نمی باشد. امام معصوم و مؤید و موفق و مسدد است از خطا و لغزش مأمون و از اشتباه و خطا مصون میباشد خداوند او را این چنین خلق کرده که تا برای بندگانش حجت باشد و شاهد در میان مردم گردد، و این فضیلتی است که خداوند به هر کس بخواهد می دهد و خداوند صاحب فضل بزرگ است حدید: ۲۱
آیا مردم توانائی دارند این چنین امامی با این صفات اختیار کنند و یا کسی را که اختیار کرده اند دارای این صفت میباشد تا او را بر دیگران مقدم دارند. به خداوند سوگند از حق تجاوز کردند و کتاب خداوند را پشت سرافکندند و گویا نمی دانند چه کاری مرتکب شده اند، هدایت و شفاء در کتاب خداوند است و لیکن این مردم آن را دور انداختند و از هوی و هوس خود پیروی کردند، آل عمران: ۱۸۷
خداوند متعال آنان را مذمت کرد و سرزنش فرمود و از خود دور ساخت و فرمود: وَمَنْ أَضَلُّ مِمَّنِ اتَّبَعَ هَوَاهُ بِغَيْرِ هُدًى مِّنَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ - قصص : ٥٠».
و نیز فرمود: «فَتَعْسًا لَّهُمْ وَأَضَلَّ أَعْمَالَهُمْ - محمد8 : )
و فرمود: «كَبُرَ مَقْتًا عِندَ اللَّهِ وَعِندَ الَّذِينَ ءَامَنُوا كَذَلِكَ يَطْبَعُ اللَّهُ عَلَى كُلِّ قَلْبٍ مُتَكَبِّرٍ جَبَّارٍ - غافر:١٣٥، درود و رحمت بر پیغمبر و آل او باد.(ر.ك: الايضاح : ۵٩ ؛ الکافی ۱۹۸:۱ ح ۱؛ عیون اخبار الرضا ١٩٥:٣ ح ١.)
صص 107-97
صاحب الأمر
ريان بن صلت گوید به امام رضا عرض کردم: شما صاحب الامر هستید؟
فرمود:
أنَا صَاحِبُ هَذَا الْأَمْرِ وَلَكِنِّي لَسْتُ بِالَّذِي أَمْلَؤُهَا عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ كَيْفَ أَكُونُ ذَلِكَ عَلَى مَا تَرَى مِنْ ضَعْفِ بَدَنِي وَ إِنَّ الْقَائِمَ هُوَ الَّذِي إِذَا خَرَجَ كَانَ فِي سِنِّ الشيوخ وَ مَنْظَرُ السُّبَّانِ قَوِياً فِي بَدَنِهِ حَتَّي لَوْ مَدَّ يَدَهُ إِلَى أَعْظَمِ شَجَرَةٍ عَلَى وَجْهِ الْأَرْضِ لَقَلَعَهَا وَ لَوْ صَاحَ بَيْنَ الْجِبَالِ لَتَدَكْدَكَتْ صُحُورُهَا يَكُونُ مَعَهُ عَصَا مُوسَى وَ خَاتَمُ سُلَيْمَانَ لا ذَاكَ الرَّابِعُ مِنْ وَلْدِي يُغَيِّبُهُ اللَّهُ فِي ستْرِهِ مَا شَاءَ ثُمَّ يُظْهِرُهُ فَيَمْلَأُ بِهِ الْأَرْضِ قِسْطاً وَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْما.
من هم صاحب الامرم ولى أن صاحب الامر نیستم که زمین را پر از عدالت کند چنانچه پر از ستم شده است و چگونه او باشم با اینکه میبینی سنم لاغر کم] است ولی قائم آنست که چون ظهور کند در سن پیرانست و سیمای جوانان دارد نیرومند باشد تا به جایی که اگر دست به بزرگترین درخت زمین اندازد آن را از جا بکند و اگر میان کوه ها نعره کشد سنگ های آنها از هم بپاشد.
با او است عصای موسى و خاتم سليمان .
او چهارمین فرزند منست خدا او را زیر پرده خود دارد تا بخواهد سپس او را ظاهر کند تا زمین را پر از عدل و داد کند چنانچه پر از جور و ستم شده است.(ر.ک: اكمال الدين : ٣٧٦؛ إعلام الورى ٢٤٠:٢؛ بحار ٣٢٢:٥٢ ٣٠؛ مسند الامام الرضا ٢٢٦:١ ح ۳۹۳؛ معجم احادیث الامام المهدى ١٥٤:٤ ح ١٢١١؛)
صص201-202