سلسله الذهب (حديث)
چون امام رضا علیه السلام در سفر به خراسان به نیشابور رسید گروههای فراوان مردم از ایشان استقبال کردند که جمعی از دانشمندان و محدثان حضور داشتند به حضرت عرض کردند برایمان سخنی بگوی تا بهره مند شویم حضرت حدیث معروف به سلسله الذهب (زنجیره ی (زرین را بیان فرمودند، این حدیث به دلیل سلسله راویانش که امامان بزرگوار تا حضرت پیامبر هستند، به «سلسله الذهب» نامبردار شده است.
حديث سلسلة الذهب و جریان آن که از کتاب گرانقدر الحياة ترجمه شده است چنین است وقتی که امام ابو الحسن الرضا، به نیشابور رسید و میخواست از آنجا به نزد مأمون برود، گروهی از محدثین دور ایشان را گرفتند و به ایشان گفتند: «ای پسر رسول خدا ما را ترک میکنی و برایمان سخنی نمیگویی تا بهره مند شویم. ایشان که در عماری نشسته بود سر بیرون آورد و فرمود: از پدرم موسى بن جعفر شنیدم که از پدرش جعفر بن محمد نقل کرد که از پدرش محمد بن علی شنیده است و ایشان از پدرش علی بن حسين نقل کرده است که از پدرش حسین بن علی و ایشان از امیر مؤمنان على بن ابيطالب شنیده است که پیامبر (ص) فرمود: از بیان خداوند بلند مرتبه شنیده ام که میگوید: «لا اله الا الله، دژ استوار من است هر کس در آن درآید از عذاب و خشم من در امان است.
(اسحاق بن راهويه نقل میکند هنگامی که کاروان براه افتاد امام بار دیگر رو به ما کرد و فرمود این شرایطی دارد و من از شرایط آن هستم.»
یادآور میشود که این حدیث شریف از قول امیر مؤمنان
حضرت علی نیز اینگونه نقل شده است:
«إِنَّ لـ «لا اله الا الله» شروطاً و انا وذريتي من شروطها
(ایمان) به «لا اله الا الله شروطی دارد من و فرزندان من از شروط آن هستیم. (۱)(1. الحياة، ج ٢)